جهنم من با او 🍷فصل 1
جهنم من با او 🍷فصل 1
# پارت ۳
ویو ا.ت : با حرفاب تهیونگ خون به مغزم نرسید و با جیغ گفتم ....
ا.ت : کیم تهیونگگگگگگگگ ( میره جلو تهیونگ وای میسه ) زورت به یه درختر رسیدههههه ببین منو مشکلت چیه ها ؟؟ کاری باهات نکردم .... آها جناب آقای جونگ کوک گفتن نههههه ؟ ( رو به کوک ) جونگ کوک واقعا برات متاسفم چه بی احترامیی بهت کردم خوردم بهت افتادم معذرت خواهی کردم قبول نکردی جلو بچه‌ها با رنگ موهام تحقیرم کردی هیچی نگفتم تو چته ؟ از این به بعد به همه میگم دوستام و خونوادم خط قرمز منن وای به حالتون که آسبی ببینن فهمیدینننن ( بلند )
تهیونگ : تو کی باشی ؟
ا.ت : من شی ا.ت نفر اول جهنی به عنوان زیبا ترین زن جهان
همه : وای اون شی ا.ته چطور نشناختیمممم
تهیونگ : اوهوم ( سرد ) ( رو به دوستاش کوک و جیمین نیستن ) تا میتونین بزنینش که زیباییش معلوم شه
ویو ا.ت : سه نفر اومدن سمتم که یکی رو با یه حرکت خفن نقش بر زمین کردم جوری که دندونش شکست اون یکی رو اجازه‌ی پدر بودن رو ازش گرفتم سومی هم خودش فرار کرد 😂
ا.ت : محض اطلاع مدال طلای کشوری تو ورزش بوکس دارم ( عصبس ولی با افتخار ) او راستی میخواین یکم با شما هم همچین کنم ؟ ( رو به جیمین و جونگ کوک و تهیونگ )
تهیونگ : جرعتش رو نداری
ا.ت : اووووو چرا دارم
سوجینا : ( میره در گوش ا.ت میگه ) ا.ت نکن تهیونگ باباش صاحب دانشگاهه اخراجت میکنن
ا.ت : اوکی ( دست یونهی رو میگیره ) ارزشش رو ندارین
ویو کوک : وای خیلی دختر شجاعیه نیومده جنجال به پا کرد شد عشق همه
تهیونگ : اون دختره ا.ت آدم شجاعیه ولی از سوجینا خوشم اومد خوب آدمیه
ویو جیمین : از ا.ت کمی ترسیدم چهرش کیوت بود ولی وقتی عصبانی شد ترسناک شد ولی اون یونهی خیلی معصومو خواستنیه روش کراش زدم یعنی قبولم میکنه ؟
ویو ا.ت : با سوجینا و یونهی رفتیم داخل کلاس که یکی از دخترا اومد پیشم
دختره : ا.ت تو واقعا شجاعی تو این مدرسه هیچ پسری جرعت نکرده بود باهاشون در بیوفته چه برسه به یه دختر عرررر یه امضا بدهههههههه
ویو ا.ت : بهش امضا دادم که تهیونگ اومد میخواستم پاشم که گف کوک میاد پیشم رفت جای جیمین نشست جیمین جای کوک و بعد کوک اومد جای تهیونگ نشست .... وا اینا چشونه تو فکر بودم که جیمین کنار یونهی نشسته بود بهش گف دوسش داره .... پشمام عجب رویی دارن
جیمین : یونهی ؟
یونهی : بله ؟
جیمین : دوست دارم
یونهی : ( جیمین رو بغل میکنه ) منممممم
ویو جیمین : بالا خره مال من شد آخ جون
ویو تهیونگ : ( تهیونگم به سوجینا گف و سوجینا هم قبول کرد ) هه بالاخره مال من شد
ا.ت : یا خدا بین این دوتا دوستم دوتاشونم رل زدن فقط من موندم ولی سینگل به قور شم بهتر از اینکه با اینا باشم .... ( آروم زیر لب میگه )
ویو ا.ت : داشتم با خودم حرف میزدم که ...
# پارت ۳
ویو ا.ت : با حرفاب تهیونگ خون به مغزم نرسید و با جیغ گفتم ....
ا.ت : کیم تهیونگگگگگگگگ ( میره جلو تهیونگ وای میسه ) زورت به یه درختر رسیدههههه ببین منو مشکلت چیه ها ؟؟ کاری باهات نکردم .... آها جناب آقای جونگ کوک گفتن نههههه ؟ ( رو به کوک ) جونگ کوک واقعا برات متاسفم چه بی احترامیی بهت کردم خوردم بهت افتادم معذرت خواهی کردم قبول نکردی جلو بچه‌ها با رنگ موهام تحقیرم کردی هیچی نگفتم تو چته ؟ از این به بعد به همه میگم دوستام و خونوادم خط قرمز منن وای به حالتون که آسبی ببینن فهمیدینننن ( بلند )
تهیونگ : تو کی باشی ؟
ا.ت : من شی ا.ت نفر اول جهنی به عنوان زیبا ترین زن جهان
همه : وای اون شی ا.ته چطور نشناختیمممم
تهیونگ : اوهوم ( سرد ) ( رو به دوستاش کوک و جیمین نیستن ) تا میتونین بزنینش که زیباییش معلوم شه
ویو ا.ت : سه نفر اومدن سمتم که یکی رو با یه حرکت خفن نقش بر زمین کردم جوری که دندونش شکست اون یکی رو اجازه‌ی پدر بودن رو ازش گرفتم سومی هم خودش فرار کرد 😂
ا.ت : محض اطلاع مدال طلای کشوری تو ورزش بوکس دارم ( عصبس ولی با افتخار ) او راستی میخواین یکم با شما هم همچین کنم ؟ ( رو به جیمین و جونگ کوک و تهیونگ )
تهیونگ : جرعتش رو نداری
ا.ت : اووووو چرا دارم
سوجینا : ( میره در گوش ا.ت میگه ) ا.ت نکن تهیونگ باباش صاحب دانشگاهه اخراجت میکنن
ا.ت : اوکی ( دست یونهی رو میگیره ) ارزشش رو ندارین
ویو کوک : وای خیلی دختر شجاعیه نیومده جنجال به پا کرد شد عشق همه
تهیونگ : اون دختره ا.ت آدم شجاعیه ولی از سوجینا خوشم اومد خوب آدمیه
ویو جیمین : از ا.ت کمی ترسیدم چهرش کیوت بود ولی وقتی عصبانی شد ترسناک شد ولی اون یونهی خیلی معصومو خواستنیه روش کراش زدم یعنی قبولم میکنه ؟
ویو ا.ت : با سوجینا و یونهی رفتیم داخل کلاس که یکی از دخترا اومد پیشم
دختره : ا.ت تو واقعا شجاعی تو این مدرسه هیچ پسری جرعت نکرده بود باهاشون در بیوفته چه برسه به یه دختر عرررر یه امضا بدهههههههه
ویو ا.ت : بهش امضا دادم که تهیونگ اومد میخواستم پاشم که گف کوک میاد پیشم رفت جای جیمین نشست جیمین جای کوک و بعد کوک اومد جای تهیونگ نشست .... وا اینا چشونه تو فکر بودم که جیمین کنار یونهی نشسته بود بهش گف دوسش داره .... پشمام عجب رویی دارن
جیمین : یونهی ؟
یونهی : بله ؟
جیمین : دوست دارم
یونهی : ( جیمین رو بغل میکنه ) منممممم
ویو جیمین : بالا خره مال من شد آخ جون
ویو تهیونگ : ( تهیونگم به سوجینا گف و سوجینا هم قبول کرد ) هه بالاخره مال من شد
ا.ت : یا خدا بین این دوتا دوستم دوتاشونم رل زدن فقط من موندم ولی سینگل به قور شم بهتر از اینکه با اینا باشم .... ( آروم زیر لب میگه )
ویو ا.ت : داشتم با خودم حرف میزدم که ...
۶.۵k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.