اهوم تو یک ماهه بارداری

_ اهوم تو یک ماهه بارداری
_ ببین من مست بودم ات برای همین روت دست بلند کردم تو که میدونی من رو زندگیم دست بلند میکنم نه
+ وقتی تنها کسایی که داشتم رو هم ازم گرفتی مست بودی اره
_اها خوب اومدی میخواستم بهت بگم تو میدونی که من اونا رو نکشتم ولی شک کردی باید بگم اصلا اونا رو کسی نکشته اونا خودکوشی کردن
+ هه داری دروغ میگی
_ دارم راست میگم
+ امکان نداره یعنی چی
_ باور کن جانگ سولان و مین جیوون پدر مادر ناتنیت خودکشی کردن
+ چ....چی نا..ناتنی
_ اهوم نمیخوای قصه زندگیت رو بفهمی
+ بگو
_ خب جیوون شرکت موبایل سازی نداشت و مواد فروش و قاچاق چی بود اون شرکت فیک بود و خب اونا در واقع قاتل های پدر و مادر واقعیت بودن کیم لارا و پارک شیجین پدر و مادر واقعیت بودن شیجین ورشکست میشه و میره با جیوون غمار میکنه و پولی نداره که بهش بده پس جیوون اونو میکشه و وقتی میفهمه مادرت شاهد اون قتله اونو هم میکشه و تو که دوسالته رو میبره و به همسرش سولان که نازا هست میده بزرگت میکنن من از این با خبر شدم و اونا هم برای اینکه یه وقت تو لوشون ندی به پولیس خودشون رو میکشن و حالا مکس اون عکس هارو بت داد که ما رو از هم جدا کنه میدونی چرا من امشب مست کردم بخاطر حرف های مکس
+ چه ...چرا
فلش بک
تو اتاق شکنجه بود و صورتش خونی بود
¥ چیه
_ تو میخوای منو از ات جدا کنی کور خوندی
¥ اون زن هرزت تورو گول زده که پولات رو ببره وباید بامن بیچاره_ خفه شو خفه شوووووو

پایان فلشبک
+ ببخشید که باورت نکردم
_ هوم تو هم ببخش که گول اونو خوردم البته اون یه متجاوزه و مواد فروشه و تور بخاطر پول بابات میخواسته و من هم فردا میکشمش
+ اهوم ممنون که کنارمی






هشت ماه بعد ......
_ ات بچه هامون خیلی قشنگن نگاه کن عین تو شیطون و خوشگلن و مثل منم کیوت و جذاب
+ اهوم خیلی نازن
خب اره من کوک صاحب یه دخترو پسر دوقلو شدیم

اسم پسرم جونگکی و دخترم به یاد مادر لورا گذاشتیم




۴سال بعد ........

¥£ اوماااا اپااا کی میاد
+ الان میاد دیگه شما بیاین بهتون فرنی بدم
رفتم یه قاشق به این میدادم یه قاشق به اون خداااا چقد کیوتن اینااا
_ منننن اومدممم
+ سلام عشقم خسته نباشی
¥£ اپااا
_ سلام عزیزم مرسی . سلام کوچولو های من
¥ اپااا اون چیه
_ این عروسک خرگوشی برای پرنسسم لورا خانم

¥ میسسسسییی اپااا
_ خواهش میکنم اینم ماشیین کنترلی مدل بالا برای پرنسم جونگکی
£ اپااااا مرسیییی
_ خواهش میکنم عزیز دلم
کوک بغلشون کرد و بوسشون کرد و اونا هم رفتن باز کنن
_ ملکه ی قلبم چطوره
+ پادشاه شو که دید خوب شد
دست گل رزی که قایم کرده بودم رو بهش دادم
+ وووییی مرسیی عشقم
_ بغلش کردم و بوسش کردم خواهش میکنم
_ عروسکای من شیرموزاتون رو خوردید
£¥ اله اپااا
_ خب پس اماده شین بعد ناهار میریم برون و شهر بازی و کلی شیرموز و هویچ میکیریم البته پاستیل های مامانتون هم فراموش نمیشه
£¥+ هوراااا
_ خب حالا بانی کوچولو های من بیاید بغل تکیه گاهتون
پریدیم بغلش اونم بوسمون کرد و غلقلکمون داد صدای خنده هامون کل عمارت رو برداشت
این شد شروع زندگی من
همیشه زود باور نکنین و به کسی که عاشقشین و دوسش داریید اعتماد کنین و در برابر سختی ها مقاوم باشید
♡☆ تسلیم نشی بردی ☆♡

Jungkookwelove you#