به نام خدا

به نام خدا


من از این به بعد توی تالش دیگه

خواب خوب ندارم چون من نمی

تونم فعالیت بکنم و بقیه کشاورزی

می کنن و کار می کنن وحتی باصدای

بلند هم صحبت می کنن چون

کاردارن ومن چون توحال وهوای

خودم هستم قلبم میترسه وبعد

از خواب هم سیر نمی شم مثل

الان که زود بیدار شدم از این به

بعد بعضی ها هم میان واسه

کمک توی مزرعه و من هم خوب

معذب میشم جلوی مرد ها ولی

باز خواب ندارم نکته دیگه این

که ای کاش امسال بهار به تمام

ارزو هام برسم و برم از تالش حداقل

خواب با ارامش یک زندگی عاشقانه


وباعاطفه ویک خونه بدون سرو صدا

ببینم بخدا ارزومه بیداربشم

هیچ صدای فریادی نباشه٠

فقط میخوام تهران برم وهمسرم

تهرانی هنرمند باشه اخه ازمجردی

هم روزی خوش ندیدم چرا باید

بخاطر عشقم انقد حرف هاوخبرهای

بد وبدترنشنوم وبالاخره به ارزوم

نرسم٠


#ملیحه دورانی#ایوان بند#دلبردورانی#-ادبیات#