ته ولی برایچی داری اینکار رو میکنی مگه دوساش نیستی

ته ولی برایچی داری اینکار رو میکنی مگه دوساش نیستی

جیا راستش من خیلی وقت هست که از شما نوشم میاد خواستم این لطف رو بکنم که بیشتر اشنا بشیم

ته(فحمیدم چه جنده ایه ولی اگه از الان برینم بهش ات رو قایم میکنه پس)

ته او حتما بله لطفا لوکیشن رو بفرستید ما الان میایم

جیا البتهه

ته خدافس

جیا خدافس

پرش زمانی خونه حیا

ات جیا دارن غذا میخورن

زنگ در زده شد

جیا ات میشه باز کنی

ات اره باشهه

ات رفتم در رو باز کردم ولی با چیزی که دیدم از ترس افتادم زمین و تند تند اشک میریختم ولی سریع پاشدم تا برم بالا ولی شوگا از پشت گرفتم و ته اومد روبه روم

ته خیلی نمک نشناسی دارم برات

ات ولم کن ولک بزارین زندگیم رو بکنممم دست از سر بردارینن😭😭😭😭😭

شوگا اهه کم وول بخورر

کوک بدش من شوگا جی هوپ بیا(داره میگه بیا انپول رو بهش بزن که بیهوش بشع)

جی هوپ (نمیتونستم دوباره اونکار رو انجام بدم ولی مجبور بودم)

جی هوپ م م من نمیتونمم

ته جی هوپ بسه زود باششش

جی هوپ به چشم های ات نگاه کردم کلی غم و ترس و تنهاییو شکسته شدن توش میدیدم دلم براش خیلی میسوخت تا گفت

ات داداش جی هوپ بزن اشکالی نداره شاید این دفعه مردم راحت شدم

جی هوپ همه اینارو با لبخند گفت با اینکه داشت گریه میکرد و از ترس میلرزید

ته بزنشش دیگهههه

جی هوپ ات ببخش

ات اشکالیی....(بیهوش شد)

کوک ات رو گرفت برد تو ماشین با حین و نامجون و شوگا

جیمین و ته و جی هوپ و موندن تا با جیا حرف بزنن

جیا خوبب

ته دیگه سمت ات نیا نمیخوام ببینمت فحمیدی

جیا ا ا امااااا

رفتن

پرش زمانی عمارت پسرا که تو جنگله

ته همه تو پذیرایی نشسته بودیم که جی هوپ با گریه شروع به خرف زدن کرد

جی هوپ بچه ها کار اشتباهیی کردیم ات مدام داره از ما ضربه میخوره بجا ی اینکه با خنده بیاد پیشمون و بخندیم با ترس از مون فرار میکنهه بسه دیگه بسه حداقل من دیگه نیستم تهیونگ تو چی حس بدی نمیگیری که خواهرت تا میبینتت از شدت ترس به کریه میوفته