رفتم پایین و به لی دونگ سون زنگ زدم

رفتم پایین و به لی دونگ سون زنگ زدم
(اکس مافیاش )
#سلام سون
☆هی بیبی شنیدم ازدواج کردی
#اره به خواست خودم نبوده
☆خوبه پس خب‌تو که زنگ نزدی حالمو بپرس کارتو بگو
#میخوام یه شرکتو باهاش قرار داد ببندی
☆خب
#قرارداد به اسم تو باشه اما من درواقع مسئول باشم
☆تو چشم فعلا
#فعلا
گوشی رو قطع کردم و رفتم یه چیزی بخورم
همه مهمونا خوشحال بودن
با نفرت به جین و لیندا نگاه میکردم
فردا صبح
پاشدم رفتم دوش گرفتم لباسامو پوشیدم
و رفتم پایین
دیدم یه میز خیلی خوب برای لیندا تدارک دیدن و لیندا و جین باهم دارن منو نگاه میکن
@×صبح بخیر
بدون اینکه جوابشو بدم رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم و رفتم پیش لی دونگ
ویو جین
ا.ت چشه هعی واقعا نمی‌فهمم چرا اینجوری میکنه
به هر حال الان‌من دارم بابا میشم و باید کل تمرکزم روی لیندا باشه
×عشقم میخوای بریم بیرون
@من میخوام یکم با هم خوشگذرونیم تو خونه
(ادمین:منحرف نشین ببینید نویسنده چی مینویسه)
با لیندا رفتیم پایه تی‌وی یکم فیلم دیدم که گوشیم زنگ خورد
؟قربان یه نفر به اسم لی دونگ سون میخوان یه قرارداد بزرگ باهاتون ببندن
×خب چه خوب اوکی کن من الان میام شرکت
قطع کردم
@عشقم میری شرکت
×اره یه قرار داد جدید هست باید برم‌رسیدگی کنم
@اوم اوکی برو عزیزم
گونه لیندا رو بوسیدم و رفتم بیرون از خونه
ویو لیندا
یکم تی وی دیدم رفتم دوش گرفتم اومدم پایین غذا درست کنم که دیدم ا.ت داره گوشت میبره
@نمیدونستم اومدی
#باید بدونی؟
@نه
@چی درست میکنی
# بولگوگی درست میکنم
@بزار منم کمکت کنم
#چی میخوای ها
@ا.ت من فقط میخوام باهات دوست باشم همین
#مطمئنم که اینجوریه
رفتم و یکم بهش کمک کردم که بوی غذا که بهم خورد خیلی دلم خواست
@خیلی بوی خوبی داره
# یکم باید بپزه نباید خام بخوری
@از کجا فهمیدی میخوام بخورم
#شاید چون حامله ای
اسلاید دوم لباس ا.ت برای بیرون و اسلاید چهار استایل ا.ت تو خونه
اسلاید سوم استایل لیندا بعد حموم