پارت ۹۷

پارت ۹۷
نمی دونست چی جواب بده......
بگه جدیدا به جونگ کوک احساسی پیدا کرده......
بگه که با هر بار دیدنش قلبش تند تند میزنه......
بگه که نمی تونه باهاش چشم تو چشم بشه.....
بگه که دیگه نمی تونه مثل قبل باهاش رفتار کنه......
یا اینکه بگه به اینکه جونگ کوک به ا/ت اهمیت میده حسودی میکنه.....
از اونجایی که هنوز خودش هم اونقدر از حسش اطمینان نداشت،با اینکه توی دلش آشوب بود دستش رو با تردید روی دستگاه قرار داد وجواب داد
$ن....ه......مع...لومه که نه.......نه
صدای خر خر دستگاه بلند شد.....رنگش پریده بود ....
تمام افراد اونجا در سکوت منتظر جواب دستگاه بودن....
اما برخلاف نظر تهیونگ و خود فلورا دستگاه درست جواب داد.....
صدای تیک دستگاه و رنگ سبزش که از زیرش خودنمایی می‌کرد معلوم شد.....
دخترک با شنیدن صدای تیک با چشمهایی که اندازه بشقاب شده بود به دستگاه خیره شد.....امکان نداشت......یعنی واقعا احساسی به جونگ کوک نداره.......یعنی خودشم اشتباه کرده
تهیونگ که تا چند دقیقه پیش با اخم غلیظی به فلورا خیره شده بود،حالا با تعجب نگاهش روی بین دستگاه و دختر رو به روش میچرخوند
همزمان جونگ کوک آهی از سر ناامیدی کشید.....از جوابش مطمئن بود اما تنها چیزی که براش مبهم بود این بود که چرا تهیونگ این سوال رو پرسید.....
اما این وسط دختر بیچاره نمی دونست مشکل از دستگاه دروغ سنجه و اون واقعا عاشق جونگ کوک شده
بطری چند دور دیگه هم چرخید......
ا/ت که دیگه خسته شده بود رو به چه یونگ چشمکی زد.....
چه یونگ که منظور ا/ت رو خوب گرفته بود دستی به بطری برد و سعی کرد طوری بچرخوندش که بین ا/ت و جونگ کوک بیفته......
و همینم شد.....
قرار بود جونگ کوک سوال بپرسه و ا/ت جواب بده ......
جونگ کوک تمام سردی و بی خیالی رو توی صداش جمع کرد و گفت......