ددی خشن

ددی خشن
پارت: 10

یامسوک: م من کاری نکردم(پا میشه میره)
کوک: دختره ی شیطون من که تو عمارت دوربین دارم دیدم مسهل ریختی (خنده)
کوک ویو
خنده ای کردم و رفتم پایین و نشستم فیلم دیدم
هانا اومد نشست کنارم این دختره کفرم و در میاره
هوفففف
هانا: چه فیلمی میبینی؟
کوک: بهت ربطی ندارع
بی اهمیت بهش فیلم نگاه کردم که همش نزدیک تر میشد هوفففف دختره ی رو مخ داشت رو اعصابم راه میرفت دستش و دور گردنم حلقه کرد که از روی اعصبانیت سیلی محکمی بهش زدم دختره ی خنگ
هانا: چ چیکار کردی(داد و گریه)
هق بلندی زد که بیشتر رفت رو مخم
کوک: بسع دیگه هی میای نزدیک خستم کردی هی میگم مهمونی کاریت نداشته باشم رو مخ سگیم راه میری همین میشه من زن دارم بفهم دفعه ی بعد نزدیک من یا زنم شی جوری ناقصت میکنم که حتی روت نشه خودتو تو آینه ببینی فهمیدی(عربدع)
هانا: ا اره(گریه)
یامسوک: چیزی شده چیکار کردی دهنش پره خون شده وای
کوک: داشت بیش از حدش رفتار میکرد منم بهش فهموندم که نباید اینقدر بهم نزدیک شه دختره ی هرزه(رو به هانا)
هانا:(گریه)

شرایط
لایک: ۲٠

جین: لایک کنننننن