پارت اول

پارت اول
ویو ات
با برخورد نور خورشید به صورتم‌ بیدار شدم و گفتم
ات :ریدم تو این زندگی
بلند شدم رفتم دستشویی و کارای شخصیمو انجام دادم رفتم طبقه ی پایین اجوما داشت صبحونه درست میکرد رفتم پیشش وگفتم
ات:اجوما های صبحونه چیه
اجوما :پنکیک
ات :اخجونننن رفتم پنکیمو سریع خوردم اوماااا ساعت چنده
مامان آت :۷:۱۰
ات :چیییی وای دیرم شددددد
سریع رفتم فرممو پوشیدم و رفتم مدرسه
پرش زمانی به مدرسه
ات :سریع دویدم پیش یونا یه ثانیه بعدش زنگ خورد
یونا :کدوم قبرستونی بودیییی
ات :خواب بودم خو
یونا :زنگ تفریح دارم برات
ات :باشه حالا بیا بریم کلاس
یونا :بریممم
پرش زمانی به کلاس
معلم طبق معمول میخواست زر بزنه ولی گفت
معلم :بچه ها امروز دو تا دانش آموز جدید داریم پسرا خودتونو معرفی کنید
جیمین :انیووو من جیمینم پارک جیمین ملقب به موچی
جونگ کوک :منم جونگ کوکم جئون جونگ کوک ملقب به کوک و میگم که خوش اومدین به آن کلاس *خنده ی خرگوشی کیوت *
کل کلاس خندیدن همینطور معلم
ویو جیمین
من مدرسمو عوض کردم چون برای من و کوک قلدری میکردن امیدوارم تو این مدرسه اینجوری نباشه زنگ زدم به کوک
کوک : هاااا چته اول صبحی
جیمین :یاااااا بیدار شو دیگهههه تا ۱۰مسن دیگه میای دنبالممممممم میمون (فیکه )
کوک :ایشششش خیلی خریییییی من خرگوشک نه میمون (قطع می‌کنه گ)