ات ویو

ات ویو
تشنم شد شوگا هم خواب بود از فرصت استفاده کردم رفتم پایین اب بخورم با دییدن اون دوتا خون تو رگام خشک شد نمیتونستم تکون بخورم که در خونه دوباره زده شد جی هوپ بود وقتی منو تو اون حالت دید متوجه ی غزیه شد و سریع اومد پیشم

هوپ ات نترس خب من اینجام و نمیزام کاریت داشته باشن باشه

ات تو منو فروختی فروختی به این وحشیا زندگیه من بالاخره بعد از دوسال داشت خوب پیش میرفت ولی تو منو دوباره انداختی تو این زندان من هیچ زوری دربرابره اینا ندارم اینو اعطراف میکنم ولی کمم نمیارم دیگه واسم محم نیست میخاین چیکار کنین من دیگه زیره باره حرف زورتون نمیرم

ته دهنتو ببند و گمشو تو اتاقت

هوپ تهیونگ(نگاهه برزخی)

ته چیهه؟

ات تو دهنتو ببند و خوب گوش کن نمیتونی به من زور بگی و شما دوتا خراب اگه فک کردین من ازتون میترسم واقعا احمقین شما هیچی نیستین هیچی و در ضمن دلممم نمیخاد این جا بمونم بر میگردم خونه ی جی هوپ من اینجا نمیمونم مگه نه جی هوپ تو منو با خودت میبری؟

هوپ ببین ات نمیتونم اونا دیگه الان حقیقتو میدونن

ات پس توهم باهاش هم دست بمون چون دیگه به تو هم اعتماد ندارم

ته دهنتتت رو ببند عوضیی چرا فک کردی میتونی از زیر دستوراته من در بری یا فک کردی میتونی از این عنارت بیرون بری هاااا(با عربده همه ی اینا رو گفت و بخاظطره صد داش همه جمع شده بودن)