خلاصه عشق

خلاصه عشق🤎✨
پارت ۸🤎✨
دیگه همه غذاشون خورده بودن داشتیم سفره رو جمع میکردیم
&ا/ت میمونی امشب؟قراره لایو بزاریم؟
+خب میخواید لایو بزارید من برم بهتره
هوسوک:چرا بری بمون تو لایو هم باش
نامجون :راست میگه من از قبل با پی دی نیم هماهنگ کردم گفت تو قبلا هم تو لایو بودی پس مشکلی نداره
+پس میمونمممممم
-تو دلش:یسسسسسس
-خب جونگکوک دوربین کجا میزاری معمولا؟
&یه جا بزار که هر هشت هامون توش باشیم
+به نظرم بزار رو این میز چهار نفر هیونگ لاین بالا بشینه مکنه لاین بالا
جین:بالاخره دختر گروهمون برگشته اگه به اینا تا صبح داشتم انتخاب جا میکردن
+(خنده)
دیگه همه نشسته بودیم و اماده بودیم که لایو رو شروع کرد در عوض چند دقیقه ویو میلیونی گرفته بود
&سلاممممم چطوری آرمی؟
آرمی:یه شخص جدید میبینم نگید یکیتون پارتنر دارید
+نهههه چه زود منو یادتون رفته من جئون ا/ت هستم(لبخند)
آرمی:اره من هنوز تو رو یادمه
آرمی:بادکنک های پشت برای چیه؟
-اوه اونا برای تولد ا/ت هست
ارمی :تولدت مبارک
+مرسییی
ارمی:چرا با هم ست کردید؟
-اتفاقی بود
(بعد از نیم ساعت)
ارمی: یونگی مری می
جین:ارمی حرف جدید بزنید
نامجون :بچه ها ا/ت خوابش برده
شوگا:منم خوابم میاد
هوسوک:نباید بزاریم اینجوری بخوابه گردنش خشک میشه
&سرش رو شونمه اگه تکون بخورم بیدار میشه
ارمی:تهیونگا کمکش کن
جیمین:ارمی درست میگه تهیونگ میتونی بلندش کنی
-اوکی
ویو من
تهیونگ بلند میشه ا/ت رو جلو دوربین براید استایل بغل می‌کنه و میبره اتاق میزاره رو تخت میخواد بره که ا/ت دستش رو میگیره میگه
+جونگکوکا من عاشق شدم ازم حمایت کم
بعد دوباره میخوابه
و تهیونگ هم درگیر اون حرف میشه
ویو تهیونگ
یعنی چی عاشق شده؟عاشق کی شده؟کی عاشق شده؟
هوفففففف
رفتم جلو دوربین و تا پایان لایو نشستم




بچه ها کی میتونه پیجمو شات کنه لطفا بیاد پی وی