همه مثل هم 👥

همه مثل هم 👥
پارت 10
صدای کلید اومد همه تعجب کردن .
÷ا... این ص.. صدای چی بود
+شاید یونگی اومده
∆شایدم روح خونتون رو تسخیر کرده
¢حرف مزخرف نزن
€شاید لونا راست پاره میگه
*حتما الان میاد مارو میخوره
×من هنوز ملی ارزو دارم میخوام از جیمی انتقام بگیرم منو نکشید
¢شما واقعا احمق هستید
+تازه فهمیدی
∆داداش !
+یونگی بود الان یونگی میاد میخورتتون
¢کفتم اینا احمقن
+اما چرا یونگی خسته بزار کمکش کنم
_نزدیک نیا!
+چرا چیشده؟
_لینا حق نداری جلو بیای
∆داداش میخوای من بیام
_مشکلی ندارم
∆خب اومدم
یونا یونگی رو برد تو اتاق
∆دادلش چرا اینطوری با لینا رفتار کردی
_من دیگه ازش خوشم نمیاد تکراری شده برام
∆داداش این چه حرفی که میزنی اون زنته سه ساله که باهاش ازدواج کردی عاشقش هستی
_اما دیگه عاشقش نیستم عاشق یکی دیگم
∆داداش تو الان مستی نمیدونی داری چی میگی بخواب
_شاید مستم اما حرفام حقیقت هست
∆داداش بخواب
ویو یونا داداش داشت چی میگفت این حرفا یعنی چی من لینا رو خیلی دوست دارم دلم نمیخواد از خوانواده بره مامان و بابا هم لینا رو خیلی دوست دارن شاید اصلا یونگی مست بوده نمیدونست داره چی میگه اره نمیدونست
ویو لینا :
....................................................................
چرا شما شما لایک نمیکنید یا کامنت نمیزارید من دارم زحمت میکشم حمایت لطفا.
شرایط
لایک :۱۰
کامنت :۱۰