این داستان وقتی اعضاعه اکسو میرن جنگل جوجه بزنن : 😂😂

این داستان وقتی اعضاعه اکسو میرن جنگل جوجه بزنن : 😂😂

سوهو : چهار زانو نشسته رو روفرشی چادر رنگیم انداخته رو پاهاش داره جوجه سیخ میکشه بده کریس کباب کنه هر از گاهی یه نگاه هم به سهون میندازه خودشو سر درد زایمانش فحش میده...😶

سهون : رفته بالا یه درخت زوار در رفده از شاخه هاش اویزون شده از خودش سلفی میگیره...📸

بکهیون : داره از سهون عکس میگیره برا عکس آلبوم جدیدش با عنوان " تارزان دست آموز " 🙃🐒

دی او : نشسته وردسته نن جونیش داره با لبخند گوجع سیخ میکشه...🍡🍅 ( تو خودت گوجه فرنگیه کایی 😂😂)

شیومین : از شدت بوی خوب جوج ها و گشنگی زیاد کنار سوهو غش کرده هر 10 دقه یه بار چشاشو باز میکنه عربده میزنه " غذااااااااا " بعد باز از هوش میره. ( قشنگ میشه فشار گرسنگیو درک کرد🤦‍♀😂)

چانیول : از پشگلاعه گوسفندا داره به طور فوووووق حرفه ای High Quality عکس میگیره یادگاری💩😐 ( مازا فازا سازا؟ )

کریس : سرپا نشسته پا منتقل جوجه ها با دمپایی آبی جلو بسته سایز بزرگی که سوهو واسش آورده داده آتیش باد میزنه.🍢🔥

کای : سه ساعته رفته خیر سر آنتی فناش چوب جمع کنه واسه آتیش هنو برنگشته...👀👣

تاعو : با چن رفته پشت بوته ها جیش کنه بچهه.🌿😐

لوهان : یه چوب گرفته دستش تو هوا میچرخونه راه میره عربده زنان " آهویی داشتم خوشگله..." میخونه تا آهوی گمشدشو بیابه.🌳🦌

چن : طبق گفته نن سوهو مسئولیت شاشیدن تاعو رو به عهده گرفته.(برادر فداکار 😇)

لی : کیلومترها دورتر از بقیه خانواده تو فضا سرسبز و آزاد طبیعت خوابیده دقه یه بارم باد معدشو ول میده خودشو راحت میکنه.💨😂 ( سوهو کجایی ببینی بچت داره آزااااداااانهههه میگوزه 🤣🤣 🧨)

اینو تو چنلم گذاشته بودم امیدوارم خوشتون بیاد😉)
#سناریوی‌اکسویی
#طنز
#فالو_لایک_فراموش_نشه😻❤👉