love me right

~love me right~
ep⇨20
یه تالار بزرگی بود.من از همه عقبتر میرفتم.
تو سالنش اتاقای زیادی بود.
در یه اتاق باز شد.
خیلی بزرگ بود و دوربینای بزرگی توش بود.سعی کردم چهره ی متعجبمو زیر نقاب چهره ی سرد و بی روحم قایم کنم و موفق شدم.
رفتیم تو...واااو چه دکوراسیون باحالی بود
سوهو خندید و به یه مردی که میخورد سی و خورده ای سالش باشه,دست داد.
مرد لبخند زد-سلام جونمیون خیلی وقته ندیدمت
سوهو:سلام کارگردان نام,از دیدنتون خوشحالم.
پس کارگردانه.پسرا بهش تعظیم کردن و سلام کردن
با تعجب نگام کرد و گفت:و ...شما؟
لبخند کمرنگی زدم-کیم هانا..هستم...معلم رقص پسرا
بیشتر تعجب کرد:شوخی میکنید...یه دختر با این سن...معلم رقص؟؟؟
سهون:اجوشی...اون کارش عالیه
سوهو:خود رئیس لی شخصا ایشونو انتخاب کرده
کارگردان نام:اوه...خوشبختم...نام جونگ هیون
-منم همینطور
رو کرد به پسرا:قبلا معلم رقص همراهتون نمی اوردین.
کای:رقصش خیلی پیچیده س بهتره که نظارت کنه.ضرری نداره
نام:باشه...برید اماده شید اتاق بغلی...لباساتونم رسیده
چون من جلو در بودم زودتر اومدم بیرون
کریس:اینا واقعا تو استایلم نیسن.مدل موهام چطوره هانا؟
-عالیه کریس وو فقط...اون یه تیکه ای که قاطی میکردی رو خوب تمرین کن
در اتاق بغلی رو باز کردن.این نسبت به اون یکی خیلی کوچیکتر بود.
چهارتا اینه ی بزرگ کنار هم بود و چهار تا صندلی و هزارتا لوازم ارایشی مرتب رو میز بود.
اونور اتاق کاناپه بود و سمت چپ آینه ها سه تا اتاق پرو بود.
سهون کلاه شو از سرش در اورد.
-واااو موهاتو
خندید:قشنگه معلم؟
-رنگین کمونی ایوللللل
همشون رفتن سمت چندتا جعبه روشون اسماشون نوشته شده بود.
چانیول و سهون و کای رفتن اتاق پرو.
بقیه شون رو کاناپه ولو شدن.
بکهیون:اون یه تیکه اهنگو قاطی کردم
دی او: خسته نباشی
بک:مرسی.
دست به سینه به دیوار تکیه دادمو به بحثشون نگاه کردم
بک:دی او...اون یه تیکه ی بعد لوهان چی بود بخون.
دی او صداشو صاف کرد:
Geobu alsu eobshi ganyeora
I neukkime ppajyeo beoryeo nareul nasseo

Nan dansun ange joah
Nae soge seulmeo itteon geoshi jigeum nundeosseo~
بک:اها مرسی امیدوارم گند نزنم.
سوهو:اوف حالا باید درامای ولفم بسازیم.
دی او:نتونستی کنسلش کنی؟
سوهو:نه.لی سومان میگه باعث میشه بیشتر معروف شید.
کریس:معروف بودن بخوره تو سرش.
لوهان:حالا حتما من باید با اون دختره باشم؟
قلبم لرزید...دختره؟؟قضیه چی بود؟
سوهو:اوهوم...کارگردانه شخصیتتو دوس داره میگه چشمات قشنگه.اصلا یهو عاشقت شد.
لوهان:اره میخواد گرگ بشم
کریس:لو جان ...منم گرگم
لوهان:اگه بخوام اون همه حرکتو برم که میترکم
تاعو:ولی یه چیش خوبه(*^﹏^*)
دی او:که من غش میکنم؟لوهان جان منو به افق میفرسته؟
تاعو:نه کیونگسو...من بقیه رو کتک میزنم
لوهان:من مخالفم...پووف چه فکری با خودش کرده...دختره هه
بکهیون:توکه بدت نمیاد با دخترا باشی
همه برگشتن نگاش کردن.منظورش چی بود
جو سنگینی حاکم بود.الان نزدیک بود بزنن همو له کنن
-اهم...اهم...سوهو...درامای ولف...رقصم داره؟
سوهو خندید:آه....نه....چندتا از اهنگامونو میکس میکنن
-میتونی بیشتر توضیح بدی
سوهو:ببین...دوتا ورژن داره.داستانش اینه که لوهان و کریس گرگینه هسن
و ما تویه مدرسه ایم که بعدا لوهان میاد...
-اوکی...موفق باشین...بعدا میبینمش
نمیدونم چرا انقد صدام میلرزید,این چند روز اصلا حالم خوب نبود. استرس میگرفتم...همیشه بهش فکر میکردم...قلبم عین چی تند میزد.دستام و صدام میلرزید
حتما مریض شدم.
#lovemeright