پارت دوم فیک عشق من آدمه

پارت دوم فیک عشق من آدمه:
( در حال رسیدن به مقصد)
! جنگله همینجاست
+ خونه مامان بزرگ منم همینجاست
! خیلی جنگل قشنگیه
( فردا ماه سرخ میشه و ما از دوستان خواهشمندیم که توی خونه بمونن چون که بعضی از قاتل ها از این وضع سواستفاده می‌کنن و..............)
+ بابا میشه رادیو رو قطع کنی ؟
ب.ا: دخترم ، بنظرت بهتر نیست ، توی خونه بمونی ؟
+بابا، اینا ترسو ان و اینکه خون آشام ها فوقش بتونن نصف خون ما رو بخورن ، نمیمیریم که
ب.ا: دخترم ، شاید قاتل پیدا بشه
+ نترس بابا
( میرسن به خونه مامان بزرگ ات )
م.ب.ا: وای نوه قشنگم رو ببین ، چرا دوستت رو آوردی ؟
! سلام ببخشید مزاحم شدم ، قصد نداشتم پیشتون بمونم ، ولی آت اصرار کرد که بخاطر جنگل کنار خونتون اومدم
م.ب.ا: نه دخترم منظورم این نیست ، میگم چرا فقط یه. دوست آوردی ؟
+ من همین یه دوست رو هم بزور دارم
( فردا صبح )
+ یوری ، یوری ، پاشو
! چیه ، چته؟
+ باید یکم تحقیق کنیم ، تا شب
! باشه
+ ببین چیزی که من بدست آوردم ، توی این شب توی جنگل مد نظر ما خون آشام دیده شده و بخاطر این خون آشام ها قاتلین از اینجا میترسن
چون یه قاتل کشته شده به دست خون آشام ها
! وای چقدر جذابن اینا
+اوم
چی؟!
! چیشد ؟
+ یه هشدار ، که این جنگل رو امشب میبندن
! چرا اونوقت ؟
+ برای ، پیشگیری از حادثه های وحشتناک
بیخیال
! چیکار کنیم پس ؟
+ قایمکی و مخفی میریم
! اگر دستگیر کنن ، جریمه اش چیه؟
+ پول میگیرن ازمون، یک تا دو هفته هم بازداشتی داره
! خب قابل هضمه
پایتم
بریم بررسیش کنیم ؟
+ بریم
( میرن به جنگل اما دور تا دورش پلیس ایستاده)
+ بیا خمدممن رو بزنیم به کوچه علی چپ ، ازشون بپرسیم ، ببینیم چی میگن
! باشه
ببخشید چرا اینجا رو بستین ؟
پ: مگه نمیدونین؟
امشب ماه سرخ میشه
بعضی ها میان اینجا و برای جلوگیری از اینکار ما اینجاییم
! آها مرسی ازتون
+ راهی نیست که بریم تو
! چرا هست
+ چی؟
! اونور پلیس نیست چون خیلی راه ترسناکی داره مخصوصا شبا
+ خب پس میتونیم از اونجا بریم
! باشه ، میتونیم از الان بریم و تا شب اونجا کمپ بزنیم و شب هم بریم دنبالش
+ باشه ولی اول بریم وسایل و لباس های مورد نیازمون رو بیاریم