پارت بیستو دو گالری عشق

پارت بیستو دو گالری عشق
کوک من اومدممم
ات خوس اومدی بیا
بعد دو روز رسیدن بوسان
ات ببدار شد دید کوک به سقف خیره شده
ات کوک به چی نگا میکنی
کوک روی ات خیمه زدو گف
کوک بوسه سر صبی بهم نمیدی خیلی بدی
ات خنده کوک ول کن
کوک لشفا کیوت
ات عاا کیوت بازی در نیار باشه لبخند
کوک خودت شرو کن میدونم الان میزاری میری ولی بدون بع.. که ات بوسه را میشروعد
بعدش
ات بچها دیگه رسیدیم واس بریم
همه چمدوناسونو برداشتن رفتن هتل
کوک میتونی از زندگیت بذام بگی
ات عام بغض
کوک نه نه نمیخواد بگی
ات نه باید بددونی بغض
ات هوفف اولن که سه سالم بود داداش کوچیکم مرد یازده سالگی پدرر مادرم باهم دعوا کردن و جدا شدن
شونزده سالگی کلاس رفتم واسه دفاع از خودم مادرم هر ماه بذام پول میریزه و اخرین بر فک کنم پنج سال پیش بود میخواستم خودکشی کنم
کوک وا چراااا
ات خو میدونی تو بهم انگیزه دادی زنده بمونم
کوک من من شوخی میکنی تعجب
ات اره
کوک خدایا ممنون گذاشتم این فرشته زنده بمونه
ات خنده

کوک ات
ات بله کوک
کوک راستشو بگو تاخالا عاشق شدی
ات عاره
کوک کییییی
ات کسی دیگه ای هست بجز سماها که دوسم دارین تو دیگه
کوک محکم اتو بغل میکنه
کوک ممنون ات ولی ازت دلخورم
ات واسچی
کوک تو قلبمو دزدیدی دزدیییییی
ات خندت زد به بازو کوک
ات یا ترسیدم
کوک خنده کوچلو
ات اقاااا
کوک باشه بشه خنده
رفتن پایین ناهار خوردن اومدن بالا
کوک ببخشید الان میام ات
ات باشه برو
کوم جیا جیا
جبا بله جونگ کوک
کوک تولد ات کی هست
جیا اممممم میشه یه هفته دیگه
کوک ممنون به بچها بگید برنامه بریزیم
جیا باشه چشمک زد
کوک هم چشمک زدو رف
کوک عام ات
ات بگو
کوک نمیخوای با جیا یه خرید دثنفره بری
ات به فکذم نریسده بود
جبا یهو درو باز کردو گف
جیا ات لباس بپوش بدوو
ات باشه چیشده
جیا فروشاه
ات اومدممم
پوشید رف
کوک بچها اتاق احاره کنید
جین اجاره کردم
کوک ممنون هیونگ
جیمین منم چیزای تولدو سفارش دادم
جیهوپ منم برنامه ریزی کردم
کوک ممنوننننن
شوگا منم خوراکیارو خریدم
نامجون بچها هدیه بدثیین
رفتن لباس پثشیدن رفتن بیرون
کوک کدومو بگیرم عاحا ات عاشف چیزای دارکه ازینا خوبه با اینا و اینا و اینا و اینا
جیمین چتههه
کوک من برم میام
کوک رف یه جواهر فروشی یه گردنبند گرفت براش که نوشته بود روشJ+A میشه جونگ کوک +ات
بعدش دوتا خلقه گرفت
ات اومد خونه
کوک عا عزیزم اومدی
ات عاره اوم... جانم چچی سرودی
کوگ از این بهبعد دوس دختر همیشگیم یجواریی نامزدمی
ات جانممم
کوک مال خود خود خودمی ات
ات لبخند
بعد شش روز
اعضا رفتن به جایی که کرایه مردن واسه تولد همه چیو چیدن عکس همه چیو میزارم
کوک الو ات
ات جونم بگو کوک
کوک عزیزم لباس بپوش بیا به ادرسی که میگم
ات باشه اومدم
کوک لباست مجلسی باشه ها
ات باشه دارم بهت شک میکنمااا
کوک خنده خدافس
ات خدافس
ات ویو
رفتم یه لباس مجلسی پوشیدم موهامو یه تیکه سونو از پشت بستم ارایش لایت کردم کفشامو پوشیدمو رفتم