باید مال من باشی

باید مال من باشی
پارت 1 💜
+ا.ت ویو+
توی دبیرستان جدید تحصیل کردی و هروز دلت برای خانوادت تنگ میشه
( پدر و مادر ا.ت توی سفر مردن و برادر ا. ت گم شده)
توی این پنج سال هی فکر خانوادت هستی 😶🥲
+ زمان قبل تصادف +
مادر ا.ت = اروم باش 😖
پدر ا.ت = .........
برادر ا.ت = بابا اروم باش 😭
مادر ا.ت = نهههههههه
برادر ا.ت = نه نه نه 🥺 مامان 😭 بابا 😖
دیگه از اونروز برادرت رو پیدا نکردی 😔
+ حال +
امروز باید میرفتم مدرسه. بلند شدم رفتم حاضر شدم و رفتم صبحونه خوردم. ساعت 6:۵۵ بود ( چه خوب 😃) با دو رفتم مدرسه.
از خانم پارک پرسیدن که کلاسم کجاس.
خانم پارک= اخر، سمت راست
ا.ت = ممنون « تعظیم کردی»
توی راه یه دختر اومد جلوم.
دختر = سلام
ا.ت= سلام 😀
دختر = تازه اومدی؟
ا.ت = بله
دختر= با هم دوست شیم؟
ا.ت = باشه ، من کیم ا.ت هستم .
دختر = منم کیم سوکیونگ
ا.ت = خوشم
سوکیونگ= منم 😅
با سوکیونگ رفتم کلاس توی ردیف اخر کنار پنجره نشستم و سوکیونگ هم نیمکت جلویی نشست واقعا امروز حوصله نداشتم ، دلم درد می کرد. یه پسر اومد کنارم نشست واقعا خوشتیپ بود ولی در کل از پسرا متنفرم 😐( ا.ت شکست عشقی خورده بود )
+ ته ویو +
رفتم پیش به دختر نشستم. خیلی کیوت بود 😐🤝 انگار دردی داشت و اشک میریخت. خواستم بپرسم چی شده که استاد اومد و همه رفتن سر جاشون 😐
+ ا. ت ویو +
دلم درد میکرد فقط اشک میریختم. پسر کنارم بود و نمی تونستم گریه کنم. استاد اومد و همه رفتن سر جاشون نشستن 😃👏
من اشکامو پاک کردم و گوشی رو باز کردم ( تو کره به جای کتاب از گوشی مصرف میکنن )
و معلم..........
بمونید خماری 😐 ( هاهاها ادمین دوم و اول همکاری کردن )
شرطا رو کامل نکردین ولی گذاشتم 😐
شرطا
3 لایک 😔
1 کامنت 🥺
اخ چرا؟
تو ذوقم نزنین 😔🥺