عشق دارک من

عشق دارک من
پارت 5 فصل 2
جوکیونگ، من تو این مدتی که با کوک بودم ی حسایی بهش دارم یعنی اونم همین طور، همین جور به تو فکر بودم که در اتاقم زده شد
تق تق تق (مثلا صدای در اتاق😂)
میتونم بیام تو
جوکیونگ، آره. در اتاق باز شد
ادمتکار، خانم امشب ی مهمونی هس که باید برین
جوکیونگ، باشه ساعت چند
خدمتکار، ساعت 8 شب اونجا باید باشید
جوکیونگ، باشه میتونی بری
خدمتکار رفت ساعت 6 بود پس رفتم حموم ی دوش 30 مینی گرفتم اومدم موهام و خوش کردم لوسیون بدنمم زدم ی لباس مشکی نه خیلی باز نه خیلی جم پ. پوشیدم ی میکاپ ساده کردم ی کفش نصبتا پاشنه بلند مشکی و ی کیف مشکی زنجیر دار انداختم به ساعت نگا کردم 7 و نیم بود. خوبه رفتم سمت لامبرگینی ی سبز خوش رنگ سوار شدم و رفتم به آدرس وقتی رسیدم ساعت 8 بود
جوکیونگ، خوب خوبه به موقع رسیدم بریم رفتم تگدرو زدم خدمتکار درو باز کرد و رفتم داخل صدای پاشنه های کفشم پیچید و این باعث شد که همه به طرفم برگردن و دیدم که اون اومد طرفم
تهیونگ، سلام جوکیونگ خیلی وقت بود ندیده بودمت دلم برات تنگ شده بود
جوکیونگ، منم همین طور، و هم بغل کردن
تهیونگ، بیا بریم الان موش بزرگ جانشین خودش رو انتخاب میکنه
جوکیونگ، اوک بریم
موش بزرگ، من شمارو به این مهمونی دعوت کردم تا جانشین خودم و دست راستش رو بگم ما در اینجا گروه های، الماس سیاه، روباه مکار، ببر زخمی و..........
داریم شما بزرگ ترین مافیا های کره هس تین اما ما اینجا بزرگ ترین مافیای جهان رو داریم که کسی نیز جز ببره سیاه لطفا به روی استیج بیایین ببره سیاه رفت روی استیج
موش بزرگ، من ببره سیاه رو جانشین خودم میکنم و دست راستش، الماس سیا
نکته، الماس سیاه همون باند تهیونگ هس
تهیونگ و جوکیونگ سخن رانی کردن
جوکیونگ، من واقعا خوش حالم که موش بزرگ من رو جانشین خودش کرد و حتمی من تمام سیعم رو میکنم ممنونم و تعظیم میکنه
تهیونگ، منم خوشحالم که دست راست ببر سیاه شدم ممنون و تعظیم میکنه
خوب ی توضیح بدم بچه ها ببره سیاه همون جوکیونگ هس که بزرگ ترین مافیای جهان هس و کسی خبر نداره و ی شرکت داره که با جونگ کوک قرار داد بسته و تهیونگم مثل جوکیونگ ی شرکت داره هم بزرگ ترین مافیای کره هس
پرش به وقتی که مهمونی تموم شد
جوکیونگ، وایی چقدر خوشحالم که جانشین رعیس شدم
تهیونگ، تبریک میگم
جوکیونگ، ممنون،فعلا خدافظ ته ته
تهیونگ، بای بای
5 ماه بعد
جوکیونگ ویو
الان من 5 ماه که جانشین رعیس شدم و متمعن شدم جونگ کوک بهم حس هایی داره
پایان ویو جوکیونگ
کوک، 5 ماه میگذره و من عاشق جوکیونگ شدم اون مثل اتم میمونه اما من هنوز ات رو فراموش نکردم، امشب میخام به جوکیونگ بگم
تهیونگ. من از وقتی که با جوکیونگ دوس بودم عاشقش بودم اما تا الان بهش نگفتم ولی فردا میخام