Part 24

(سوجین×) (ا/ت+)

× ا/ت با سکوت نکنن ناسلامتی باهام برمیگردیم تا بحرفیم
+ سوجین من هنوز تو شک ام تو به خودت نگیر چون هنو هنگیدم
× منم باورم نمیشه تو چقد خوش شانسی  این بهترین انتخاب زندگیته
+ هیچوقت فکرشو نمیکردم اون جونکوک سرد به کوک همچینی تبدیل بشه
× *خنده* درسته! پس از الان بگم زیاد طول نمیکشه اعتراف کنه پس آماده‌ی یه شک دیگه هم باش تو اصن معلوم نکن که خبر داری ولی میتونی معلوم کنی که دوسش داری
+ وایییی ولی من
× تو؟!
+ من دیگه جلوش دستپاچه میشم و میترسم تابلو باشم نه نمیتونم
× هعییی آروم باش اینقد سخت نگیر
+ هوفف سوجینن *کلافه*
*گوشی سوجین میزنگه*
× سلام مامان، آره نیم ساعت دیگه اینا میرسم، واقعا؟ ولی میدونی من دوس ندارم که برم اونجا هوفف خدافظ
+ چیشده؟
× مامانم بود رفتن بیرون میگه کلیدم مونده رو میز.... برا همین میگه که باید برم خونه عموم اینا ولی من نمیخوام برممم
+ خو بیا خونه ما
× واقعا؟
+ آره خب
× شوخی که نمیکنی؟ واهاییی خلاص شدم از دست اوناااا
+ *خنده* خوبه پس به مامانت پیم بده بگو بش
× اوکییییی

(داخل خونه ا/ت)
+ سلام مامان جونم
م/ت: سلام بچه ها خوش اومدین
+ مامان دوستم سوجینه
× سلام
م/ت: خوش اومدی عزیزم... ا/ت با دوستت برین اتاقت منم براتون خوراکی میارم
+ واییی باشه مرسی مامان
~~~~
× واوو اتاقت چه کیوتهه
+ *لبخند* میدونم
× خب خب خبببب
+ چی خب؟؟
× برا فردا چیزی آماده کردی؟
+ هوم آره این کیف کافیه
× جاکلیدی که کوک داده رو هم بش وصل نکنیم میشه
+ چطور؟
× چون قرار یه هفته خود جئون جلو چشمات باشهههه
+ آها... وااتتتتت نهههه من باش هم اتاقیم
× *خنده* الان که فک میکنم کوک خوش شانس تره
+ سوجیننن*گریه الکی* من قراره از خجالت یا ذوب شم یا از سرخی گوحه شم
× عامم احتمال هر دو برابره.....
عا پس کوک فرصت بیشتری برا اعتراف داره
+ هققق*گریه الکی*
س.ن: مامان ا/ت چن تا خوراکی آورد داد و رفت سوجینم همراه با نگا کردن به نقاشی و طراحیات بات حرف میزد
× ببین منو دیگه از فردا هرچی شد بیا به منم بگووو وگرنه از کنجکاوی میمرم
+ باشه میگم
× هعییی کاش زود فردا بشه
+ نههه هقق نشهه
× *خنده*
عاممم مامانم اینا برگشتن منم دیگه برم چن ساعته اینجام
+ یکمم میموندی حالا
× نه دیگه ولی فردااااااااا
+ کوفت و فردا *خنده*
× *خنده* ولی واقعا به هم میاین ا/ت
+ سوجی خفه شو
× تو عاشقشی
+ سوجیننن
× قنار.. نهههه خرگوشای عاشق خوداا
+ نشونت میدم خرگوشو الان
× اگه میتونی تا برم بگیری
+ *تا طبقه پایین پله ها دنبالش میدوئی که یهو مامانتو میبینی و درجا میمونی*
× خاله جون ببخشین دیگه زحمت دادم بهتون
م/ت: نه عزیزم چه زحمتی هر موقع خواستی بازم بیا خوشحال میشیم مگه نه ا/ت
+ عاا درسته عزیزم *دستشو میگیری و محکم فشار میدی که آخ کوچیکی میگه*
× آخ... عام خب پس من رفتم خدافظ
+ خدافظ
*صدای آلارم*
هوفف ۵ دیقه دیگع....
*صدای آلارم*
اه چرا بسته نمیشه
*همچنان صدای آلارم*
*ا/ت ویو*
بلند شدم و کارای لازمو انجام دادم... وای خیلی خوابم میاد....
🧠:عادیه ا/ت خانم انتظار داشتی تا صب بیدار بمونی و الان خوابت نیاد؟؟؟
🫀: گردن اون بیچاره ننداز ما نذاشتم بخوابه
🧠: ما؟ چرا نذاشتی بخوابه؟
🫀: اسکل هنوز وینددزت بالا نیومده؟
🧠: عاممم نه..‌‌‌‌.
🫀: مگه تو نبودی همش به کوک فکر میکردی تو خودت کلی سناریو میساختی برا امروز منم به بوم بوم مینداختی
🧠: عااا.....گ آره یادم اومد
🧠: وایییی ا/ت شروع شددددددد!!!!
از امروز قراره کوک جلو چشات باشه هر دیقه اونم یه هفته تمام عیارررر
🫀: آخ بگم چی نشی باز منو به بوم بوم ننداززززز
🧠: واهاهاایییییییی
🫀: زهرمارمولکککک
چشمم روشن بدون لایک کجا تشریف میبری؟؟!
#fake
#fake_kook
#jungkook