اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
پارت ۷۳
رونا: ما اینیم دیگه ( خنده)
جونگ کوک: میگم بیام بگیرمت تا فقط تک دختر من باشی
رونا: جونگ کوککککککککک
جونگ کوک: باشه بابا چته .....غلط کردم
رونا : حالا خوب شد
جونگ کوک: مافیا به این بزرگی مسخره این بچه شده اوفف ( زیر لب)
رونا: شنیدما.....دلتم بخواد
جونگ کوک: اوفففففف ‌‌......تو فقط عصبی نشو من پارتی می گیرم
رونا: باشه دیگه......
بعد از کلی صحبت مهمونی تموم شد و همه دیگه به سمت اتاق هاشون رفتن
( ویو صبح)
ویو رونا: امروز واقعا خیلی عالی هستم یکم به خودم رسیدم رفتم پایین که
داداشم گفت عمو داخل اتاقش کارم داره من به سمت اتاق رفتم
در زدم وارد شدم
رونا: سلام عمو
پارک : دخترم بشین
رونا: چیزی می خواستید
پارک: دخترم دیشب یکی از شرکای من بهم یک پیشنهاد داد و من می خوام
نظرت بدونم ....دخترم آقای کیم می شناسی دیگه
رونا: بله عمو جون.... خب چه پیشنهادی داد
پارک : ازدواج تو با نوه اش
رونا: چی
پارک: دخترم درباره اش فکر کن .‌‌‌‌..این عالی برای تو
رونا: اما عمو جون......
پارک : تو فکرات کن به من بگو
رونا: باشه ( ناراحت)
از اتاق خارج شدم الان به جونگ کوک چی بگم دیوونه میشه اوف من عاشق
کوک هستم بدون اون نمی تونم .....به سمت هان و سوجون رفتم و تمام ماجرا
با غم زیادی براشون گفتم واقعا نمی دونم چیکار کنم باید به کوک بگم به
سمت اتاقم رفتم فقط گریه بود که آرومم می کرد نمی دونم چی شد که
اینقدر گریه کردم و یهو ............................