شراب سرخ پارت

شراب سرخ پارت ۱۲۷


#red_wine #red_wine🍷

سعی کردین از زیر این نامزدی قرار دادی فرار کنین..
_تو درست میگی جین اما دیگه برای این حرفا خیلی دیر شده!
جین اخمی کرد و پرسید: منظورت چیه؟
چه به او که دوست صمیمی نامزد قراردادی ام بود باید میگفتم؟!
شرمسار سرم را پایین انداختم مایل نبودم این بحث را بیش از این کش دهم: من بهتره برم جین ، از دیدنت خوشحال شدم.
اصرار به ماندنم نکرد..
و بخاطر همین از او بسیار ممنون بودم
نمیخواستم سعی کنم ...آره! این درسته.. و من بخاطر بد قولی ام متاسف بودم.
با نزدیک شدن به اتاق تهیونگ ، ناخودآگاه صدای داد جونگ‌کوک که در صدای تهیونگ مخلوط شده بود را شنیدم..
با ورودم و با دیدن صحنه روبروم توی دلم خالی شد..
وقتی به آن دو رسیدم جونگ کوک را به عقب هل دادم و خودم بین او و تهیونگ ایستادم ..
با اعصبانیت داد زدم: معلوم هست داری چیکار میکنی؟
جونگ‌کوک تلو تلو خوران عقب رفت و حیرت زده مرا می‌نگریست