همه کس ام شده ای !!!انقدر زیاد ....که از خودم هم فراری شده ا...

چشمهایش آغازگر استعمار من بود تکه ، تکه ی وجودم را به تاراج ...

آنقدر نیامدی ...پاییز هم دلش گرفترنگش پرید زرد شد رفت...#آرت...

آذر همان دختر عاشق سر به هواست که بینعشق پائیز و زمستان بلا...

پرفروش ترین و کوتاه ترین داستان دنیا را نوشتم ....رَفت ، مُر...

برگ‌ پائیزیم که بادها مرا درون برکه ای ساکن محکوم کرده اند.....

من ...از تمام خواب ها بیزارم ...تا می آیم در آغوشت بگیرم!!!ب...

داروهای آرامش تنها جسمم را آرام میکنند ....اما ذهنم همچنان د...

دیشب...نبودنت انقدر سنگین و دردآور بود!!!که به ذهنم خطورکرد ...

دیشب شعرهایم را رو به کوچه تکاندمصبح کوچه بیقرار تو بود!#آرت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط