جهان بی عشق سامانی نداردفلک بی میل دورانی نداردنه مردم شد کس...

خشکسال استدر این عهد وفا راای اشکزآن حوالی که تو می آئیباران...

نه در هجر توام خواب و قرار استنه در عشق توام از خود خبر هست#...

یک رَه ترا ببینم، پس پیش تو بمیرممن بیش از این ندارم، در عال...

در دیده ی من جمله خیالند و تو نَقشیبر خاطر من جمله فراموش و ...

دل را زِ عشق چند ملامت کنم که هیچاین کافر قَدیم مسلمان نمی ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط