من چیزى از عشقمان به کسی نگفتهام. آنها تو را هنگامى که در اشکهاى چشمم تن مىشستهاى دیده اند....
اینها را از ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺣﺬﻑ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺭﻭﺣﺘﺎﻥ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻤﺎﻧﺪ:
وقتی به تو خیانت میکنند انگار بازوهایت را قطع کرده اند...! میتوانی آنها را ببخشی، اما نمیتوانی در آغوششان بگیری...
گرگی به گله خیره مانده بود! پرسیدم: مگر گرگها هم فکر میکنند. گفت: عاشق بره ای شده ام... نمیدانم آبروی ذاتم را ببرم، یا شکارچی عشقم باشم!
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط