پنجـره ی طلـوعـت را ... از هرکجا که هستی بازکنیعطـر صبــح بخ...

تابیدی از فرازِ‌ همه‌ےِ دوست داشتن هابه سرزمین احساسم..و...

صبح‌هااز کدام گوشه‌ی آسـمان دلمطلوع میکنیکه من هنـوز بیدار ن...

برای نبودنت کاری از من بر نمی آید میترسم آنقدر به پای دوست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط