#خاطرات_شهید ●دوسال پیش شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم ...

از پوتین هایت میتوان فهمید ..خستگی را شرمنده کردی ....#شهید_...

موڪب بہ موڪب مے رسیم از راهلڪ لبیڪ یا اباعبدلله ...#شهید_حسی...

موڪب بہ موڪب مے رسیم از راهلڪ لبیڪ یا اباعبدلله ...#شهید_حسی...

حسین رو دیدم اشک تو چشمش حلقه زد و گفت الهی به رقیه (س) #بخو...

‍ 💠 شهیدان را، شهیدان میشناسند💠 هر پنجشنبه عصر زیارت شهدای ب...

•┄══🌤 ❝سـلـام❞🌤 ══┄•🌤 #صبحتون_شهدایی صبحِ آن دیده بخیر است...

‍ #خاطره🌸 #مادر_شهید🌷 ااسه روز مونده بود به آخرین اعزامش؛ به...

‍ #خاطره🌸 #مادر_شهید🌷 ااسه روز مونده بود به آخرین اعزامش؛ به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط