"چون کبوتر مست گنبد طلاییو امیدوار باز کردن قفل قفس‌های دنیا...

‏آن رازها که از همه پوشیده داشتمتنها در این حرم به تو گفتم، ...

در صحن و سَرایت همه‌جا دیده گشودمجایی ننوشته ‌است گنه‌کار ...

تو را بانام آهو می شـــناسند رضای حضرت هو می شناسندتمام رعیت...

رضاجان عمریست که گوشه نشین محبتماین گوشه را به وسعت دنیا نمی...

دل من گم شده گر پیدا شدبسپــارید امانات رضـــــاواگر ازتپـــ...

خود را کبوتر حرمــــــــت فرض میکنم هرگز ندیده ام ز خــــودم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط