...جان آرمیده می‌شود از اضطراب عشقاین رشته را دراز کند پیچ و...

...هرچند که در کوی تو مسکین و فقیریمرخشنده و بخشنده چو خورشی...

...تا تو با منی، زمانه با من استبخت و کام جاودانه با من استی...

...صبا کو به بوی تو جان پرور استدل خلق را سوی تو رهبر استبه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط