hfdjfwayjibse

۶

مطلب

۴۳

دنبال‌کننده

۶۳

دنبال‌شده

Connor Haddock

من باتمام قدرتم از تو محافظت کردم و در اخر توی یک دشت پر از گل های رز سرخ در حالی که خونم گل های سرخو آبیاری میکرد و اخرین نفسامو میکشیدم تو رو دیدم که بالای سرم نشسته بودی و اشک میریختی پس چشمامو بستم
چشمامو بستم تا اشکاتو نبینم
چشمامو بستم که بخاطر مرگم جدا شدنمونو نبینم چشمامو بستم تا زجر کشیدنتو نبینم چشمامو بستم تا رفتنتو نبینم......♡
تاریخ عضویت: ۱۴۰۰/۱۱/۱۰
مطالب
کالکشن ها
هیچ داده‌ای یافت نشد