دست های تو
دستهای تو
انگار
پرچمهای صلحاند
بر خرابهی روزهای من...
دستهای تو
صبحی روشناند
که زیر ملافهی سردی
به موسیقی دوری گوش میکنم...
ای سرمای صبح
که شمدهای سفید را بر اندامم رواج میدهی
به پاس همین دستهاست
که تو را
دوست دارم...
انگار
پرچمهای صلحاند
بر خرابهی روزهای من...
دستهای تو
صبحی روشناند
که زیر ملافهی سردی
به موسیقی دوری گوش میکنم...
ای سرمای صبح
که شمدهای سفید را بر اندامم رواج میدهی
به پاس همین دستهاست
که تو را
دوست دارم...
۶۳۴
۰۷ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.