شب ها آلبوم خاطرات

شب ها آلبوم خاطرات
جلوی چشمم می آید!
پارک ها و کافه ها در ذهنم می چرخند
خیابان ها خودنمایی میکنند و آدم ها...
وای از آدمها...!
که وقتی یادشان بیاید، خواب می گریزد!
آن وقت شب، بی خوابی و یاد لعنتی شان تا زمینت نزنند دست بردار نیستند...
و قصه ی شب با صبح و"بالشی خیس"
به پایان می رسد!... #💔
#زیور_شیبانی #بی خوابی #دلتنگی #خاطرات #اشک #دوری #انتظار

کپی🚫
دیدگاه ها (۱)

این کہ میدونـےهیچـے تهش نیستولـے باز ادامہ میدیخودش از همہ چ...

حال من بعد از تو مثل؛دانش آموزیست که "خسته از تکلیف شب"خوابی...

... #💔 کپی🚫

... #💔 کپی🚫

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط