انوری

دیدگاه ها (۲)

در میکده دوش،زاهدی دیدم مست،تسبیح به گردن و صراحی در دستگفتم...

قهوه‌اش را که نوشید چشمانش را بستآرام تکیه داد.انگار کسی را ...

#طبیعت #زیبایی

هر شب ز دست هجرش چندان به یا رب آیمکز دست یا...

یارم تویی به عالم، یار دگر ندارم،تا در تنم بود جان، دل از تو...

آهنگ عاشقانه تو چطور از علی عبدالمالکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط