پارت 1
پارت 1
فیک=عشق 2 طرفه
علامت نام را~
علامت ا/ت+
علامت جیمین-
علامت سوجین&
ویو نام را
بی صبرانه منتظرم جیمین رو ببینم کی برسم به عمارت و بدو بدو برم بغلش دلم خیلی براش تنگ شده...
ویو جیمین
دلم میخاد به ا/ت بگم که دوسش دارم ولی خجالت میکشم...
ویو ا/ت
نمیدونم چرا قلبم وقتی جیمین رو میبینه اینجوری میزنه...فک کنم عاشقش شدم!
ویو سوجین
خدا کنه جیمین و ا/ت بهم برسن خیلی دوست دارم موقع ی ازدواج شونو ببینم...
خب نام را رسید به کره و سری رفت به عمارت جیمین و در زد....
~جیمین جیمین منم نام را درو باز بی صبرانه منتظرم ببینمت
-ها چیشده کیه کی داره در میزنه؟
از زبان رادمی
ساعت 8 صبح بود و همه خواب بودم که نام را در زد و جیمین بیدار کرد...*نزاشت بچم بخوابه*😐
~جییمنی منم نام را
-بمون بون اومدم عههههههه کیه این وقت صبح اخه
از زبان رادمی
جیمین هنوز خبر نداشت نام راست
جیمین درو باز کرد و دید که نام راست و گفت....
-تو اینجا چیکار میکنی دختر؟😳
~اومدم تا ببینمت
-چی اصلا به من خبر دادی داری میای ساعت 8 صبحه اومدی اینجا
~حالا اینارو ول کن بیا بغلم دلم برات تنگ شده
از زبان رادمی
نام را پرید بغل جیمین و ا/ت از خواب بلند شد و از پله ها رفنچت پایین ببینه کی اومده دید که جیمین یه دخترو بغل کرده و ا/ت زد زیره گریه سری رفت داخل اتاقش و تو دله خودش گفت...
+جیمین به من خیانت کرد اون منو دوست نداشت(گریه و ناله)
-نام را بیا تو بسه دیگه چقدر بغلم میکنی
~باشه اومدم تو واو عمارتت از وقتی که من نبود خیلی تغییر کرده
-اره تغییر دکارسیون دادم
~خیلی قشنگه اما انگاری داره از اتاق صدای گریه میاد؟کی اینجاست خواهرت؟
-خواهرم اینجاست با دوستش ا/ت
~چی ا/ت کیه؟*بگپ تو فوضولی اخه*😐😂
-ا/ت گفتم که دوست خواهرمه قراره با من و خواهرم زندگی کنه
~اها تا ابد؟
-تا هروقت که دلش بخاد حالا اینارو ولش برم ببینم چرا گربه میکنه تو برو تو اتاقت من الان میام
~باشه من میرم داخل اتاق قدیمیم
از زبان رادمی
جیمین رفت داخل اتاق ا/ت و رفت رو تخت پیش ا/ت نشست و به ا/ت گفت...
پارت 2 ادامش:)🇰🇷
فیک=عشق 2 طرفه
علامت نام را~
علامت ا/ت+
علامت جیمین-
علامت سوجین&
ویو نام را
بی صبرانه منتظرم جیمین رو ببینم کی برسم به عمارت و بدو بدو برم بغلش دلم خیلی براش تنگ شده...
ویو جیمین
دلم میخاد به ا/ت بگم که دوسش دارم ولی خجالت میکشم...
ویو ا/ت
نمیدونم چرا قلبم وقتی جیمین رو میبینه اینجوری میزنه...فک کنم عاشقش شدم!
ویو سوجین
خدا کنه جیمین و ا/ت بهم برسن خیلی دوست دارم موقع ی ازدواج شونو ببینم...
خب نام را رسید به کره و سری رفت به عمارت جیمین و در زد....
~جیمین جیمین منم نام را درو باز بی صبرانه منتظرم ببینمت
-ها چیشده کیه کی داره در میزنه؟
از زبان رادمی
ساعت 8 صبح بود و همه خواب بودم که نام را در زد و جیمین بیدار کرد...*نزاشت بچم بخوابه*😐
~جییمنی منم نام را
-بمون بون اومدم عههههههه کیه این وقت صبح اخه
از زبان رادمی
جیمین هنوز خبر نداشت نام راست
جیمین درو باز کرد و دید که نام راست و گفت....
-تو اینجا چیکار میکنی دختر؟😳
~اومدم تا ببینمت
-چی اصلا به من خبر دادی داری میای ساعت 8 صبحه اومدی اینجا
~حالا اینارو ول کن بیا بغلم دلم برات تنگ شده
از زبان رادمی
نام را پرید بغل جیمین و ا/ت از خواب بلند شد و از پله ها رفنچت پایین ببینه کی اومده دید که جیمین یه دخترو بغل کرده و ا/ت زد زیره گریه سری رفت داخل اتاقش و تو دله خودش گفت...
+جیمین به من خیانت کرد اون منو دوست نداشت(گریه و ناله)
-نام را بیا تو بسه دیگه چقدر بغلم میکنی
~باشه اومدم تو واو عمارتت از وقتی که من نبود خیلی تغییر کرده
-اره تغییر دکارسیون دادم
~خیلی قشنگه اما انگاری داره از اتاق صدای گریه میاد؟کی اینجاست خواهرت؟
-خواهرم اینجاست با دوستش ا/ت
~چی ا/ت کیه؟*بگپ تو فوضولی اخه*😐😂
-ا/ت گفتم که دوست خواهرمه قراره با من و خواهرم زندگی کنه
~اها تا ابد؟
-تا هروقت که دلش بخاد حالا اینارو ولش برم ببینم چرا گربه میکنه تو برو تو اتاقت من الان میام
~باشه من میرم داخل اتاق قدیمیم
از زبان رادمی
جیمین رفت داخل اتاق ا/ت و رفت رو تخت پیش ا/ت نشست و به ا/ت گفت...
پارت 2 ادامش:)🇰🇷
۶.۱k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.