مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم

"مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم '
پروانه شوم تا که چو افسانه بمیرم

باید که شبی گوشه ی میخانه ی چشمت
از دست تو و ساقی و پیمانه بمیرم

یک شب تو بیا حاکم و سلطان دلم شو
با هر قدمت بر در این خانه بمیرم

امشب دل من در گرو ناز نگاه است
یا رب نکند از تب بیگانه بمیرم

مستی نکنم با دگران تا تو نباشی
ترسم که خمار از غم و پیرانه بمیرم

با جام شرابت همه شب مست و خرابم
باید به در میکده مستانه بمیرم

سهراب زمان ! شعر تو آرامش جان است
در گوشهء این خانه ی ویرانه بمیرم


عۣۗـۙشۣۗـۙقۣۗ
#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
#دلنوشته
#شعرناب
دیدگاه ها (۰)

خنده ات طرح لطیفیست که دیدن داردنازِ معشوق ِدل‌آزار خریدن دا...

خنده ات طرح لطیفیست که دیدن داردنازِ معشوق ِدل‌آزار خریدن دا...

تڪـه‌تڪـه_شـده‌ام_بعـد_از_تـღـو🌸🍃تڪـه‌اے از مـنتـღـو_را_نفـس...

نذارید کسی که باورتون کردهکسی که دوسِتون داره حس كنه اضافيهح...

دلم پیش تو باشد،جسمم اینجا خانه ای دیگرهوایت در سرم باشد ، س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط