پادشاهی به شکار می رفت در همین بین دیوانه ای را دید که

پادشاهی به شکار می رفت . در همین بین دیوانه ای را دید که کودکان اطرافش را گرفته اند و با او تفریح می کنند . آن دیوانه هم یکی را سنگ می زند ، دیگری را ناسزا می گوید . پادشاه فرستاد آن دیوانه را آوردند. او را با خود همراه نموده و مسافتی را طی نمود . در همان اثناء سوالاتی از او می نمود . دیوانه هم به تمام آن سوالات پاسخ های عاقلانه می داد. شاه که از این قضیه بسیار تعجب کرده بود از او پرسید :
" این چه جهت دارد که با من مثل سایر مردم رفتار نمی کنی ؟ "
دیوانه گفت :
" قربان ! جهتش این است که شما عقلت از من کمتر است و زورت از من زیادتر . می ترسم یک موقع غضبناک شوی و آنگاه فرمان کشتن من را بدهی . از این جهت ناچارم با تو مدارا کنم . "
کشکول کتابی جُنگ مانند شامل شعرها و نثر های  مورد علاقه شخص، که معمولاً توسط علمای قدیمی جمع‌آوری می‌شد. معمولاً این شعرها و نثرها از دیوان کتب  و یادداشت ها و خاطرات سینه به سینه و جنایت ها و مقاومت دیگران جمع‌آوری می‌شد. مطالب این کتابها، مضامینِ ،تاریخی دینی ، ادبی، ریاضی  ، نجوم ،خاطرات تا فقه و اصول معانی و گیاه درمانی و فن بیان ، پوشش / صرف و نحو و لطیفه و مدح و ثنا و اشعار سوگواری و عاشقانه و داستان های مختلف گاه بدون نظم و نثردارند.
این مطالب اغلب بی‌هیچ نظم خاصی به دنبال هم آمده‌اند. چون در کشکول مخصوص درآویش  و شیوخ قدیم چیزهای مختلفی مانند نقل، آجیل، نان،سکه و پول وجود داشت، این کتابها را نیز که مطالب متنوعی داشت، کشکول می‌نامیدند

علینقی طبسی حائری
#کوپیولیسم #خانیسمی #ادبیات
دیدگاه ها (۱)

یک ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺣﺶ فیلمی را ﭘﺨﺶ می کرد...نشاﻥ مى داد ...

#کوپیولیسم

#کوپیولیسم

انسان‌ها می‌توانند تبسم کنند ... تبسم کنند و تبسم کنند ... د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط