تکپارتی چان وقتی باهاش قهری

تکپارتی چان وقتی باهاش قهری

ویو حدیث
ا.ت با چان قهر بود ولی چان از این موضوع خبر نداشت و دلیل اینکه ا.ت با چان قهر بود این بود که چان با دوستش که دختر بود و از بچگی باهم دوست بودن خوش و بش میکرد و توهم از حسودی و عصبانیت باهاش قهر کردی

+عشقم بیا
_.........*بی محلی*
+ا.ت با توعم
_خب چیکار کنم
+*میاد بغلت*چیه باز قهری؟
_............
+خب بگو چرا قهری
_تو مگه نگفتی من کل زندگیتم
+خب هنوزم میگم
_اره دیدم چند دقیقه پیش
+خب عشقم من اخرین باری که ماریا رو دیدم خیلی کوچیک بودم
_خب به من چه
+باشه عشقم ببخشید*بغلت میکنه*
_...........*و بازم چص بازی*
+من تورو با هیچکس عوض نمیکنم عشقم
_هوم*خاک تو سر بی لیاقتت*
+آشتی؟
_خیله خوب باشه
+*از خوشحالی کلی بوس بارونت میکنه* مرسی عشقم

پایان