±توی آسایشگاهروی یه صندلیه چوبینشسته بودُ با خودش حرف میزد یکی ازش پرسیدداری چی میگی با خودت ؟!بلند شد یکی محکم زد تو گوشش گفت: هیس مگه نمیبینیدارم قربون صدقش میرم!🙂🌿^^