کاش میشد برای تو کاری کنم

کاش میشد برای تو کاری کنم.
برای اینکه لبخند بزنی
برای اینکه خوب شوی
برای اینکه حال جهان تو خوب باشد.
کاش میشد باری از روی شانه‌های تو بردارم. که دلم میگیرد از غم این روزهای تو، که رنج میکشم از رنج‌های عمیقی که می‌کشی.
کاش آغوش من شفابخش بود‌ که بغلت میگرفتم و خوب میشدی،
که می‌بوسیدمت و دردهای تو تمام میشد.
دلم گرفته از دست‌‌ها
از دهان
از شانه‌ها
از آغوشم...
که چرا من
دارمشان و
هنوز تو غمگینی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۰)

بیخیالِ قضاوت نابجای مردم امااا خدایی اگه خودت رو باور داشته...

سن و سالتان به جایی میرسد که دیگر چهارخانه و سه خانه بودن پی...

آدمهاخیلی کم بلدند خودشان باشند...کاشآن دسته هم که نقش بازی ...

با هرکسی چنان رفتار کن که انگار او بخشی از خوشبختی توست...به...

زندگی بدجور بهم بی انصافی کرد هر کی هر جور خواست باهام رفتار...

رمان

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط