ب زسم وفاداری و شرایط بد مامان نینی گفتیم ک شب زنده داری

ب زسم وفاداری و شرایط بد مامان نینی گفتیم ک شب زنده داری کنیم باهاشون 😃 اینم گذشت اولین شب ...فندوق کوچولوی آروم من ..الهب دورت بگردم ک دقیقا تو برعکس میکاییل هستی ...وای میکاییل تا 40روز ک پیش من میخوابید بنا ب شرایطی اصلا ن خواب داشت ن بیداری😩 😩 😩 کلا تا 40روز خمار یکم خواب بودیم شب تا صبح فقط فلفلی بود و جیغ میزد😩 😩 ... 1.4.97 شروع فصل تابستان و تموم شدن بهار😊 6:19
دیدگاه ها (۵)

وقتی پیر مرد من خستشه و خوابش گرفته ...😍 دومین شب زنده داری ...

اینم سومین شب زنده داری من و امیرم ...از ساعت 3 بیدار بود تا...

الهی دورت بگردم ک ندیده دلمو ب هم ریختی و میخواستی دق مرگم ...

الهی شکرت نینیمون داره خوب میشه خدایا شکرت 🙏 🙏 🙏 24.3.97🙏

رمان سوکوکو _ پارت 16

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط