می بینمت بیش از همیشه بیقرارم

می بینمت، بیش از همیشه بیقرارم
می بیندت ... می بینی اش .... من بغض دارم

می بوسمت، مثل سرابی می گریزی
می بوسدت ، کم مانده یک دریا ببارم

موهای کوتاهم مرا از چشمت انداخت
موی بلندش می شود آویز دارم

من چای میریزم برایت....نیستی...حیف
او چای می ریزد برایت...من خمارم!

زانوی تنهایی بغل میگیرم اینجا
او را نوازش می کنی ....جان می سپارم

عکسم به فریاد آمده:خالیست جایت
عکسش در آورده دمار از روزگارم

می خندم و مهمان اخمم می کنی باز
می خندد و من بوسه ها را میشمارم

می خواهمت، می خواهدت، لعنت به تقدیر!
تو حق او هستی و من حقی ندارم!

سوگند&
دیدگاه ها (۴)

دوستت دارم اگر سوگند می خواهد , بگویا دل سنگت، مرا در بند می...

اونایی که واس پستم که هیچ مشکلی نداش گزارش دادین فقط این و ...

ﺍﺟﺎﺯﻩ! ﻟﺤﻈﻪﺍی ﺗﻮی ﺧﻴﺎﻟﺖ میﺷﻮﺩ ﺑﺎﺷﻢ؟ﺩﻋﺎﯼ ﻟﺤﻈﻪﯼ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺳﺎﻟﺖ ﻣﯽﺷ...

تا نگاهم می کنی ،حالم پریشان میشودقطره های ِاشک من،از دید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط