آهوی پریشان شده دشت تو بودم

آهوی پریشان شده دشت تو بودم
صیاد شدی، گیشه زدی، رحم نکردی

اکنون که دلم دست تو افتاده چه کردی؟!!!
هی سنگ بر این شیشه زدی، رحم نکردی
#تکست_خاص #عاشقانه
دیدگاه ها (۱۰)

تقصیر دلم بود که چشمان تو را خواستاین سر به هوا مثل خودم عاش...

روزهای با تو، در گلویم پرنده‌ای داشتمکه صدایش حتی گل‌های روی...

زیبایی چشمان تو را ماه نداردلبخند تو را باغ به ولله نداردوقت...

رد" پایـت" هنوز به روے" قـلبم"جا مانده استاین را تمام شعرهاے...

چی بودی چی شدی توبم بگو محصول کی بودی توقبلنا خوب الان توپ ش...

من که با صاعقه‌ای می‌شکنم داس چرا؟بر دل از جور شما این همه آ...

آقای امیرآرتای حرومی که بنام یه خیر داری از ملت پول جمع میکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط