﷽
﷽
.
هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بودم که راننده ناغافل در رو بست و چادرم لای در گیر کرد. داشتم بازحمت چادر رو بیرون میکشیدم که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! این همه خودت را بقچه پیچ میکنی که چی؟ پرسیدم: با منی؟
گفت: بله با توام و همهی بیچارههای مثل تو که گیر کردهاید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشوی با این پارچهی دراز دور و برت؟ خسته نمیشوی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی، چرا مثل عزادارها سیاه میپوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.
روی صندلی خالی کنار اون خانم نشستم و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفتم:
من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
چند لحظه سکوت کردم تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکردم ادامه دادم: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم …راست میگی...
.
.
#یافاطمه #یازهرا #حجاب #حجاب_برتر #چادر #چادرانه #چادر_به_سرها_فرشته_اند #محجبه_ها_فرشته_اند#بسیج#بسیجی#ایران#شیعه #چادر_آداب_دارد #حیا #پاکی #عفت #پوشش_اسلامی #زنان_محجبه #محجبه_واقعی #چادر_انتخاب_خدا_برای_زن #و #انتخاب_زن_برای_خدا #تاج_بندگی #چادرم_ارثیه_مادرم_زهراست
.
هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بودم که راننده ناغافل در رو بست و چادرم لای در گیر کرد. داشتم بازحمت چادر رو بیرون میکشیدم که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! این همه خودت را بقچه پیچ میکنی که چی؟ پرسیدم: با منی؟
گفت: بله با توام و همهی بیچارههای مثل تو که گیر کردهاید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشوی با این پارچهی دراز دور و برت؟ خسته نمیشوی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی، چرا مثل عزادارها سیاه میپوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.
روی صندلی خالی کنار اون خانم نشستم و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفتم:
من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
چند لحظه سکوت کردم تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکردم ادامه دادم: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم …راست میگی...
.
.
#یافاطمه #یازهرا #حجاب #حجاب_برتر #چادر #چادرانه #چادر_به_سرها_فرشته_اند #محجبه_ها_فرشته_اند#بسیج#بسیجی#ایران#شیعه #چادر_آداب_دارد #حیا #پاکی #عفت #پوشش_اسلامی #زنان_محجبه #محجبه_واقعی #چادر_انتخاب_خدا_برای_زن #و #انتخاب_زن_برای_خدا #تاج_بندگی #چادرم_ارثیه_مادرم_زهراست
۱.۱k
۲۶ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.