تپشِ قلبِ مرا چلچله ها می دانند
تپشِ قلبِ مرا چلچله ها می دانند
شوقِ ملموسِ مرا پنجره ها می دانند
از چه دوری تو ز من ای همه دلواپسیم
شورِ دیدار مرا ثانیه ها می دانند
تا قیامت لب من سنگر بوسیدنِ توست
رسم و آئین مرا ، صاعقه ها می دانند
شب محال ست تو را از نظرم دور کند
روزِ من ، شوق مرا قهقهه ها می دانند
تو نباشی نظری نیست به گلهای سپید
*چشمِ امید مرا ، آینه ها می دانند*
شوقِ ملموسِ مرا پنجره ها می دانند
از چه دوری تو ز من ای همه دلواپسیم
شورِ دیدار مرا ثانیه ها می دانند
تا قیامت لب من سنگر بوسیدنِ توست
رسم و آئین مرا ، صاعقه ها می دانند
شب محال ست تو را از نظرم دور کند
روزِ من ، شوق مرا قهقهه ها می دانند
تو نباشی نظری نیست به گلهای سپید
*چشمِ امید مرا ، آینه ها می دانند*
۱.۱k
۲۴ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.