تپش قلب مرا چلچله ها می ...

تپشِ قلبِ مرا چلچله ها می دانند
شوقِ ملموسِ مرا پنجره ها می دانند


از چه دوری تو ز من ای همه دلواپسیم
شورِ دیدار مرا ثانیه ها می دانند


تا قیامت لب من سنگر بوسیدنِ توست
رسم و آئین مرا ، صاعقه ها می دانند


شب محال ست تو را از نظرم دور کند
روزِ من ، شوق مرا قهقهه ها می دانند


تو نباشی نظری نیست به گلهای سپید
*چشمِ امید مرا ، آینه ها می دانند*
دیدگاه ها (۴)

‌ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ،ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼما...

تو مرا آزردےڪـہ خــودم ڪوچ ڪنم از شــهرتـــــــتــــو خیـــا...

‌ به چشمان تو می بخشم همه دار و ندارم رابه لبخند تو می بازم ...

ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺎﺭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲﺩﻝ ﺑﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭽﮑﺲﻣﻬﺮ ﺍ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط