خاتون

خٰاتونْ•.•🍯:
🌿ツ♡🌙-
《خاتون🍯》

-قبل از وصال :
چشم به راهم مادرم برسد؛
تا بگویم در دلم چه رخت‌هایی که نمیشورند!
بیچاره زلیخا!

راستَش دیروز آمد و
اندک دلی که به سینه‌ام مانده بود را هم برد!

همان زمانے که ناغافل چشم‌هایم به حضورش متبرک شد!
در دلم آیه من مات من العشق... را خواندم؛

با چادر گل‌دارش و با همان متانت‌اش کنار حوض فیروزه‌ایمان که نشست
خودمانیم ها حس کردم خداوندِعزیزم چشمهایم را به عالم والا گشوده؛
مگر غیر از این است که خاتون تکه‌ای از بهشت است؟!☁️

نمیدانست من در خانه‌ام که
صدای خنداش از شیرین زبانی خواهر‌زاده‌ام؛
یاس هایمان را بی‌خویشتن میکرد..؛🌱
شما که غریبه نیستید ؛من را هم همینطور!♡

امان از روسری‌اناری‌اش
میدانید که؟!
ما دلمان که هیچ
جانمان میرود برای این دلبرگونه پوشش‌اش که قاب میکند هم صورتش را و هم حیا‌یش را♡

به جان شمعدانی‌ها
سیبِ سرخ حضرت آدم را میماند!🍎
دیدگاه ها (۱)

Γ🌿 :)°کشیده‌ام خیالِ تو را سخت در بغل ..!

ماھ پیشانیِ من ای مه پنهانی منتو شدی علت زیبایِ مسلمانی من :...

#زیبا

شهید تورجی زاده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط