او می رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان

او می رود دامـٖن کشان مـن زهـر تنهایی چشان

دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می رود

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن

من‌خود به چشم خویشتن‌دیدم که جانم میرود
دیدگاه ها (۱۲)

سلام شبتون بخیر جغداکیا بیدارن؟

عید نمی‌دهد فرحبی‌نظر هلال تو#مولانا

عاشقی را چه نیازیست بهتوجیه و دلیلکه تو ای "عشق"همان پرسشِ ب...

#tatto

ای ساربان! آهسته رو کآرام جانم می‌رودوآن دل که با خود داشتم،...

شعر

https://wisgoon.com/p/VXDG551A2Lحمله ایسکمی گذرا، برخلاف سکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط