(( پارت مخصوص گوجو و گتو ))
(( پارت مخصوص گوجو و گتو ))
چرا دوست داشتنت شیرین نیست؟
# نزدیک تقریبا یه هفته از اون صمیمیت و اتفاق عجیب گذشته بود ( اشاره به پارت اول ) و من حتی یه کلمه هم با سوگورو حرف نزدم
# حوصلم سر رفت چیکار کنم ؟ برم بار؟ برم با دخترا لاس بزنم ؟ برم بچرخم ؟ اوممممم میرم بار و با دخترا لاس میزنم
& کجا داری میری؟
# اومدم یه چیزی بگم اما نه چیزی از دهنم بیرون اومد نه چیزی از ذهنم گذشت
# دارم میرم بار با دخترا لاس بزنم
& جاننننننم؟
& تو غلط میکنی صبر کن ببینم تو کدوم قبرستونی میخوای برییی؟
# اخه به تو چه جناب گتو
& بار اوله که گتو صدام میکنه همیشه سوگورو صدام میکرد
" برش زمانی بار "
# نشستم تو بار و نزدیک یه ساعت گذشت نفهمیدم چندتا پیک رفتم بالا یا چندتا بطری خوردم اما میدونم بدجور مستم
# تو حال هوای خودم بودم که بوی تلخ و مزخرف ادکلن یکی که کنارم نشسته بود مستیم رو پروند و هوشیارم کرد تف خیلی طول کشید که مست بشم داشتم به زمین زمان فش میدادم که صدای گرم یه دختر نظرم رو جلب کرد
♡ سلام
# سلام چیزی میخوای ؟
♡ نه فقط میخوام بدونم پسر جذابی مثل تو چرا اینقدر تنها و مست اینجا نشسته؟
# خودمم نمیدونم چرا
♡ حتما یه دلیلی داره
# اوم . تو زندگی عاشقانم عاشق بد کسی شدم
♡ یعنی چی؟
# بچه که بودم چیز زیادی نمیدونستم . فکر میکردم عشق خیلی قشنگه اینکه یکی رو با تمام وجودت دوست داشته باشی لذت بخشه اما اشتباه کردم عشق اونقدرا هم قشنگ نیست
# عشق لذت بخش نیست اینکه یکی رو با روحت و تمام قلبت دوست داشته باشی ترسناکه . عاشق کسی شدم که منو همه چی جز معشوقه خودش میدونه خیلی بدبختم نه؟
♡ اصلا ، اما کنارم یه عاشق شکسته نشسته درسته؟
# آره
# قبلا وقتی اعتراف عشق میدیدم با خودم میگفتم زودتر بهش باید بگه چون دیر یا زود هممون میمیرم و میگفتم مگه چقدر گفتن یه عاشقتم سخته ؟ اما وقتی عاشق شدم فهمیدم که نه واقعا سخته یه کلمه ۶ حرفیه اما با خودت به ۶۰۰ روش مختلف کلنجار میری که بگی
اون حتی نمیدونه از وقتی عاشقش شدم چقدر دلم میخواست بیشتر و بیشتر تغییر کنم .
♡ چقدر قشنگ اما عجیب حرف میزنی
# آره برای خودمم عجیبه هیچ وقت فکر نمیکردم اینجا بشینم و اینجوری حرف بزنم
♡ حرفی ندارم که بگم
# اشکال نداره
♡ صحبت لذت بخشی بود
# موافقم
♡ اینجا میمونی؟
# آره یکم دیگه میمونم
♡ پس خداحافظ
# خداحافظ
# دختره رفت بهتره منم یکم دیگه برم
# رفتم بیرون به ساعت نگاه کردم یا حضرت عباس ساعت ۳ نصفه شب شده بهتره زود تر برم خونه وگرنه سوگورو نگران میش____
# نه نگران نمیشه اصلا براش مهم نیست وگرنه حداقل یه زنگ میزد
" برش زمانی خونه "
& چرا اینقدر دیر اومدی؟
# سکوت
& البته از کسی که مست میکنه و با هرزه ها میگرده انتظار بیشتری نمیره معلومه بدجور سرگرمت کرده که شب و روز یادت رفته
# دلم میخواست بزنم تو صورتش بهش بگم عوضی نامرد این حال الان من مقصرش تویی ولی ترجیح دادم سکوت کنم همون کاری که تا الان کردم
& داشت میرفت دستشو کشیدمو بین خودمو دیوار قفلش کردم
# بهم دست نزن ....
& یه جای دیگه رو نگاه میکرد چرا حتی بهم نگاه نمیکرد؟
& تا نگی چیشده جایی نمیری
# چیزی نشده از کسی که مست میکنه و با هرزه ها میگرده انتظار بیشتری داری؟
& تازه فهمیدم چه حرف بدی بهش زدم خواستم چیزی بگم که دیدم چشماش بدجور قرمزه و زیر چشماش پف کرده معلوم بود چند شبه نخوابیده و گریه کرده . وقتی بهش خیره شدم سرشو پایین انداختو موهاش جلوی چشمای خسته و صورت بی روح خستش رو گرفت
& منظورت چی_____
# هنوز دارم از خودم میپرسم چجوری عاشق توی عوض نامرد شدم چجوری که نتونستم سرکوبش کنم چجوری ؟ چجوری دیگه روح روانم مال من نیست؟ چرا عاشق بودن مثل فیلما قشنگ نیست و همش عذابه؟ کی من انقدر عاشق شدم ؟ کییییییییی؟ * با داد و بغض گفت *
& اونقدر با بغض و داد میگفت که حتی فرصت حرف زدن نداشتم
# کی اینقدر سنگ دل شدی که میگی با هرزه ها میگردم؟ * با نا امیدی گفت *
# نا امید شدم دیگه درست و غلط رو نمی شناسم چیکارم کردی گتو سوگورو؟
& سد مقاومتش شکستو از اون چشمای آبی قشنگش کریستال های ریز و درشت پایین می ریخت دستام شل شدن اونم داشت میرفت و من با خودم میگفتم اگه الان ولش کنم به خودمو احساساتم خیانت کردم دیر فهمیدم اما فهمیدم منم بدجور عاشقش بودم !!
& رفتمو دستش گرفتم ....
پایان *^*
دوستان نویسنده مرض داره جای حساس تمومش میکنه 🗿🚬
مثل همیشه لایک به ۱۰ رسید پارت بعدی میدم 🗿🤲
چرا دوست داشتنت شیرین نیست؟
# نزدیک تقریبا یه هفته از اون صمیمیت و اتفاق عجیب گذشته بود ( اشاره به پارت اول ) و من حتی یه کلمه هم با سوگورو حرف نزدم
# حوصلم سر رفت چیکار کنم ؟ برم بار؟ برم با دخترا لاس بزنم ؟ برم بچرخم ؟ اوممممم میرم بار و با دخترا لاس میزنم
& کجا داری میری؟
# اومدم یه چیزی بگم اما نه چیزی از دهنم بیرون اومد نه چیزی از ذهنم گذشت
# دارم میرم بار با دخترا لاس بزنم
& جاننننننم؟
& تو غلط میکنی صبر کن ببینم تو کدوم قبرستونی میخوای برییی؟
# اخه به تو چه جناب گتو
& بار اوله که گتو صدام میکنه همیشه سوگورو صدام میکرد
" برش زمانی بار "
# نشستم تو بار و نزدیک یه ساعت گذشت نفهمیدم چندتا پیک رفتم بالا یا چندتا بطری خوردم اما میدونم بدجور مستم
# تو حال هوای خودم بودم که بوی تلخ و مزخرف ادکلن یکی که کنارم نشسته بود مستیم رو پروند و هوشیارم کرد تف خیلی طول کشید که مست بشم داشتم به زمین زمان فش میدادم که صدای گرم یه دختر نظرم رو جلب کرد
♡ سلام
# سلام چیزی میخوای ؟
♡ نه فقط میخوام بدونم پسر جذابی مثل تو چرا اینقدر تنها و مست اینجا نشسته؟
# خودمم نمیدونم چرا
♡ حتما یه دلیلی داره
# اوم . تو زندگی عاشقانم عاشق بد کسی شدم
♡ یعنی چی؟
# بچه که بودم چیز زیادی نمیدونستم . فکر میکردم عشق خیلی قشنگه اینکه یکی رو با تمام وجودت دوست داشته باشی لذت بخشه اما اشتباه کردم عشق اونقدرا هم قشنگ نیست
# عشق لذت بخش نیست اینکه یکی رو با روحت و تمام قلبت دوست داشته باشی ترسناکه . عاشق کسی شدم که منو همه چی جز معشوقه خودش میدونه خیلی بدبختم نه؟
♡ اصلا ، اما کنارم یه عاشق شکسته نشسته درسته؟
# آره
# قبلا وقتی اعتراف عشق میدیدم با خودم میگفتم زودتر بهش باید بگه چون دیر یا زود هممون میمیرم و میگفتم مگه چقدر گفتن یه عاشقتم سخته ؟ اما وقتی عاشق شدم فهمیدم که نه واقعا سخته یه کلمه ۶ حرفیه اما با خودت به ۶۰۰ روش مختلف کلنجار میری که بگی
اون حتی نمیدونه از وقتی عاشقش شدم چقدر دلم میخواست بیشتر و بیشتر تغییر کنم .
♡ چقدر قشنگ اما عجیب حرف میزنی
# آره برای خودمم عجیبه هیچ وقت فکر نمیکردم اینجا بشینم و اینجوری حرف بزنم
♡ حرفی ندارم که بگم
# اشکال نداره
♡ صحبت لذت بخشی بود
# موافقم
♡ اینجا میمونی؟
# آره یکم دیگه میمونم
♡ پس خداحافظ
# خداحافظ
# دختره رفت بهتره منم یکم دیگه برم
# رفتم بیرون به ساعت نگاه کردم یا حضرت عباس ساعت ۳ نصفه شب شده بهتره زود تر برم خونه وگرنه سوگورو نگران میش____
# نه نگران نمیشه اصلا براش مهم نیست وگرنه حداقل یه زنگ میزد
" برش زمانی خونه "
& چرا اینقدر دیر اومدی؟
# سکوت
& البته از کسی که مست میکنه و با هرزه ها میگرده انتظار بیشتری نمیره معلومه بدجور سرگرمت کرده که شب و روز یادت رفته
# دلم میخواست بزنم تو صورتش بهش بگم عوضی نامرد این حال الان من مقصرش تویی ولی ترجیح دادم سکوت کنم همون کاری که تا الان کردم
& داشت میرفت دستشو کشیدمو بین خودمو دیوار قفلش کردم
# بهم دست نزن ....
& یه جای دیگه رو نگاه میکرد چرا حتی بهم نگاه نمیکرد؟
& تا نگی چیشده جایی نمیری
# چیزی نشده از کسی که مست میکنه و با هرزه ها میگرده انتظار بیشتری داری؟
& تازه فهمیدم چه حرف بدی بهش زدم خواستم چیزی بگم که دیدم چشماش بدجور قرمزه و زیر چشماش پف کرده معلوم بود چند شبه نخوابیده و گریه کرده . وقتی بهش خیره شدم سرشو پایین انداختو موهاش جلوی چشمای خسته و صورت بی روح خستش رو گرفت
& منظورت چی_____
# هنوز دارم از خودم میپرسم چجوری عاشق توی عوض نامرد شدم چجوری که نتونستم سرکوبش کنم چجوری ؟ چجوری دیگه روح روانم مال من نیست؟ چرا عاشق بودن مثل فیلما قشنگ نیست و همش عذابه؟ کی من انقدر عاشق شدم ؟ کییییییییی؟ * با داد و بغض گفت *
& اونقدر با بغض و داد میگفت که حتی فرصت حرف زدن نداشتم
# کی اینقدر سنگ دل شدی که میگی با هرزه ها میگردم؟ * با نا امیدی گفت *
# نا امید شدم دیگه درست و غلط رو نمی شناسم چیکارم کردی گتو سوگورو؟
& سد مقاومتش شکستو از اون چشمای آبی قشنگش کریستال های ریز و درشت پایین می ریخت دستام شل شدن اونم داشت میرفت و من با خودم میگفتم اگه الان ولش کنم به خودمو احساساتم خیانت کردم دیر فهمیدم اما فهمیدم منم بدجور عاشقش بودم !!
& رفتمو دستش گرفتم ....
پایان *^*
دوستان نویسنده مرض داره جای حساس تمومش میکنه 🗿🚬
مثل همیشه لایک به ۱۰ رسید پارت بعدی میدم 🗿🤲
۱۰.۵k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.