نابودی یک زندگی با گوشی موبایل
نابودی یک زندگی با گوشی موبایل!!!
دیشب یکی از دوستانم را توی مسجد دیدم و متاسفانه متوجه شدم زندگیش از هم پاشیده و به دادگاه و طلاق و طلاق کشی رسیده
وقتی دلیلش پرسیدم
گفت که زندگی ما خیلی خوب بود با این که من با یک موتور سه چرخه کار میکنم ولی بچه هام و خانمم زندگی خوبی دارن خوب میخورن خوب می پوشن
همه چی گل و بلبل بود من صبح آفتاب نزده میرفتم سرکار آخر شب برمیگشتم خونه، دو سه شیفت توی بازار باربری میکردم تا زندگی خوبی داشته باشیم
خانمم هم به کارای خونه و درس و مشق بچه ها می رسید
خونه تمیز و مرتب، زندگی آروم. و ساده،
من و خانمم هیچ وقت گوشی هوشمند نداشتیم
دوتامون گوشی معمولی داشتیم و یک دونه تبلت برای درس و مشق بچه ها
تا یک روز که نزدیکای تولد زنم بود خواستم براش گوشی هوشمند بگیرم وقتی می دیدم همه خانمای فامیل گوشی دارن و اون نداره ناراحت میشدم بلخره یک وام از بانک گرفتم و یک گوشی 15 میلیونی براش گرفتم
البته وقتی گوشی بهش دادم ناراحت شد و گفت که اصلا نیازی نبود من این همه هزینه میکردم
خلاصه گوشی گرفت و استفاده کرد و اینجا به بعد بود که مشکلات ما شروع شد
دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن
غذای های شور و بی نمک و یک روزاي که اصلا یادش میرفت غذا درست کنه
بچه ها کم کم از درس و مشقشون افتادن چون کسی نبود مثل سابق پیگیر درسشون بشه
کم کم غرغرهای زنم شروع شد
زن فلانی اونو خریده
شوهر فلانی اینو براش گرفته
زنی که نماز صبحش غذا نمیشد کلا نماز خوندن را ترک کرد
چون اصلا دیگه براش مهم نبود
شبا تا ساعت 4_5پای ایسنتا و تلگرام و واتساب و روزا همش خواب
اینقدر مشکلات ما زیاد شد که دیگه غیر قابل تحمل شد و کمتر از یک سال از آمدن اون گوشی نکبت، کارمون به طلاق رسیده
دیشب یکی از دوستانم را توی مسجد دیدم و متاسفانه متوجه شدم زندگیش از هم پاشیده و به دادگاه و طلاق و طلاق کشی رسیده
وقتی دلیلش پرسیدم
گفت که زندگی ما خیلی خوب بود با این که من با یک موتور سه چرخه کار میکنم ولی بچه هام و خانمم زندگی خوبی دارن خوب میخورن خوب می پوشن
همه چی گل و بلبل بود من صبح آفتاب نزده میرفتم سرکار آخر شب برمیگشتم خونه، دو سه شیفت توی بازار باربری میکردم تا زندگی خوبی داشته باشیم
خانمم هم به کارای خونه و درس و مشق بچه ها می رسید
خونه تمیز و مرتب، زندگی آروم. و ساده،
من و خانمم هیچ وقت گوشی هوشمند نداشتیم
دوتامون گوشی معمولی داشتیم و یک دونه تبلت برای درس و مشق بچه ها
تا یک روز که نزدیکای تولد زنم بود خواستم براش گوشی هوشمند بگیرم وقتی می دیدم همه خانمای فامیل گوشی دارن و اون نداره ناراحت میشدم بلخره یک وام از بانک گرفتم و یک گوشی 15 میلیونی براش گرفتم
البته وقتی گوشی بهش دادم ناراحت شد و گفت که اصلا نیازی نبود من این همه هزینه میکردم
خلاصه گوشی گرفت و استفاده کرد و اینجا به بعد بود که مشکلات ما شروع شد
دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن
غذای های شور و بی نمک و یک روزاي که اصلا یادش میرفت غذا درست کنه
بچه ها کم کم از درس و مشقشون افتادن چون کسی نبود مثل سابق پیگیر درسشون بشه
کم کم غرغرهای زنم شروع شد
زن فلانی اونو خریده
شوهر فلانی اینو براش گرفته
زنی که نماز صبحش غذا نمیشد کلا نماز خوندن را ترک کرد
چون اصلا دیگه براش مهم نبود
شبا تا ساعت 4_5پای ایسنتا و تلگرام و واتساب و روزا همش خواب
اینقدر مشکلات ما زیاد شد که دیگه غیر قابل تحمل شد و کمتر از یک سال از آمدن اون گوشی نکبت، کارمون به طلاق رسیده
- ۱.۷k
- ۰۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط