عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق

عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن ،عاشق بودن بدهد؟

گاه عشق گم است؛
اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟
آن چه که پیداست؟
نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست،که نیست.
پیدا نیست و حس می شود.
می شوراند.
منقلب می کند.
به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد
. می گریاند
، می چزاند.
می کوبد و می دواند
. دیوانه به صحرا!

گاه آدم، خود آدم، عشق است.
بودنش عشق است.
رفتن و نگاه کردنش عشق است.
دست و قلبش عشق است.
در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی.
بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده ....
شاید نخواهی هم .
شاید هم بخواهی و ندانی .
نتوانی که بدانی...


#محمود_دولت_آبادی
دیدگاه ها (۳)

#سکوت کن! هیچ دنیایی با #سکوت خراب نشده هیچ قلبی با #سکوت نش...

گفتم این بار استثناان از تموم شدن حال خوبم نمیترسم!!گفت واقع...

عشق تو را خواهد کشتاگر نتوانی ذهنت را کنترل کنیذهنی که گرفتا...

هیچ زنی را در هیچ کجایِ دنیا نمی توانی پیدا کنیکه به یکباره ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط