تمام بی کسی ام بی اراده می گرید

"تمام بی کسی ام بی اراده می گرید"

نشسته ام وسط ِ عاشقانه ای بی رحم
وخیره ام به شروع ِ ترانه ای بی رحم

هنوز متّهمم که تو را نفهمیدم
و پایبند ِ تو هستم، به خانه ای بی رحم

همیشه اشک چکیده میان قلبم ،تا-
نلرزد آینه ی بغض ِ چانه ای بی رحم

هنوز هم که هنوز است عاشقت هستم
جواب عشق ِ من اما بهانه ای بی رحم

تمام بی کسی ام بی اراده می‌گرید
بر استخوان پُر از درد ِ شانه ای بی رحم

ببین که سوختم از لحظه های تبدارت
و مانده ام ته ِ جیب ِ زمانه ای بی رحم

****
نه تبرئه و نه حبسی نوشته ای قاضی!
و آتشم زده ای با زبانه ای بی رحم
دیدگاه ها (۷)

من... چیزی از عشقمان،به کسی نگفته ام !آن ها...تو را ، هنگامی...

اگر توانم باشد که یک دل را از شکستن باز دارمبه بیهودگی زندگی...

ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻢ !ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻋﮑﺲ ﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﻴﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﻢ ﻭﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﻢ...

تقدیم به دوستان گلمارزش یک دختر را خدایی میداند که او را در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط