شوهر من

شوهر من

که شوهر بام های جهان است

هر شب با آسمان آن سوی پنجره ام همخوابه می شود

وصبح

بوی پیاز داغ و اسکادا

وهم اتاقم را منتشر می کند.

 

شوهر من

   که از اسلام

        چهار زن صیغه ایش را می داند

و از یهود

پهلوی چپ مرد را

    و از مسیح

      بکارت عذرا را

 برای همه زن های همسایه

    و دوستان دوره دبستانم

وهمه همکاران اداره ام

     تره خرد می کند

    سفره می اندازد

و از زیبایی نگاه و سینه هایشان سخن می گوید !

و هر بار که ته مانده سفره را در سر من می تکاند

می گوید

- باید امسال بهار بچه بیاوری !
دیدگاه ها (۳)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط