برای محمودرضا
برای #محمودرضا
▪ ️احمدرضا بیضائی
🌷 وقتی " #کوثر"ش از خواب بیدار میشد و بی قراری میکرد، بغلش میکرد و بلند میشد می ایستاد. بعد دور اتاق راه میرفت و آروم همینطور که تکونش میداد تکرار میکرد: علی، علی، علی... گاهی چند دقیقه پشت سر هم ذکر علی(ع) رو تکرار میکرد و کوثر دوباره خواب می رفت.
▪ ️احمدرضا بیضائی
🌷 وقتی " #کوثر"ش از خواب بیدار میشد و بی قراری میکرد، بغلش میکرد و بلند میشد می ایستاد. بعد دور اتاق راه میرفت و آروم همینطور که تکونش میداد تکرار میکرد: علی، علی، علی... گاهی چند دقیقه پشت سر هم ذکر علی(ع) رو تکرار میکرد و کوثر دوباره خواب می رفت.
۱.۳k
۱۶ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.